بیایید همگی خاطره خنده دار بگیم لبخند روی لب بیاریم
مثلا برای من: بچها صبح ها مامانم منو خواهرم رو بیدار میکنه بعد من زودتر بیدار میشم حالا چند روز پیش مادرم اومد بود اتاق صدام کرده بود بعد رفته بود منم خوابم سنگین بود بیدار نشده بودم بعد مادرم دیده بود چراغ دستشویی روشنه هی صبر کرد دید من نیومدم تقریبا ۲۰ دقیقه گذشت هی صدام کرد دید خبری نیست با خودش گفت نکنه خواب رفته(من کلاس اول بودم صبح زود اینجوری بودم شمارو نمیدونم😂 اما الان ترک عادت کردم) خلاصه هی زد به در هی صدام کرد بعد یه زره لای در رو باز کرد صدام کرد دید بازم جواب ندادم ترسید گفت نکنه اتفاقی افتاده درو باز کرد با شدت دید من داخل نبودم🤣🤣🤣🤣 بعد اومد توی اتاق دید خوابم منو بیدار کرد تازه یعنی قشنگ ۲۰ دقیقه اضافه برای خودم استراحت کردم
۳۳۱
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.