فیکشن سهون پارت ۲
🚫رقص روی خون🚫
پارت دوم
نویسنده:ارتمیس
لیسا:این پول برای خلاص کردن دختر این گوک
جیسو:حله
♤♤♤
جنی:جدا چرا میخوای دختر این گوکو بکشی
آیو:خودت میدونی که من راحت خلاص میکنم
جنی:شر نگو قاتل زنجیره ای که نیستی
آیو:خیلی سرکشه.قرار نیس کسی بفهمه که ما خلافکاریم
ولی سر بی دقتی تو مجبورم دستمو ب خون الوده کنم
جنی:نه اینکه قبلا نمیکردی!
♤♤♤
جیسو:توی اسلحه تیری جا دادم و ماشه رو کشیدم
معمولا تو این زمان میرفت بالا پشت بوم
اروم از پله ها بالا رفتم یکم جلو رفتم با چیزی که به پام برخورد کرد سرمو پایین گرفتم
چیشده بود؟!
دختره این گوک مرده بود!
اونم دقیقا با تیر توی سرش
فاتحم خوندس حتما
این سهون ...پوفف
سریع از اونجا خرج شدمو خودمو نزدیک یه پارک رسوندم
شماره ی لیسا رو گرفتم که جواب نداد دوباره تماس گرفتم ولی بازم همین شد
دختره ی احمق جواب بده!
دوباره زنگ زدم که با صدای خماری گفت:چه مرگته؟مگه نمیبینی جواب نمی...
با حرفی که از جیسو شنید حرفشو خورد بلکه خماری هم از سرش پرید
انگار یه سطل یخ ریختن رو سرش
چیییییی
_من وقتی رفته بودم دختره این گوک مرده بود
.چی میگی عوضی سهون بفهمه مارو هم میفرسته اون دنیا
_خب تقصیر من چیهههه
.راه بیوفت بیا دم ویلای سهون
با گفتن ویلا که نیس جهنمه قطع کردمو سریع به سمت مکان مورد نظر رفتم
♤♤♤
سهون:چیشده باز چه غلطی کردین توش موندین
لیسا:ام رئیس باو کن...باور کن تقصیر ما نبود...مخصوصا من
جیسو:ضربه ای به بازوی لیسا زدم و گفتم:یاااا(هی)میگی تقصیر منه؟
لیسا:زر نزن بابا
خب داشتم میگفتم
رئیس باور...ک...
سهون:صبر کن لیسا شی من نشناسمت باید اعضای بدنمو تیکه تیکه کنم بعد بسوزونم
تو ادمی نیستی که به من بگی رئیس پس وقتی یه گندی بالا میاری میگی حالا بگید چه گوهی خوردین
جیسو:دختر این گوک مرده
در حالی دستشو روی اسلحش کشید گفت:خب مگه قرار نبود بمیره؟
که یهو ماشه رو کشید و با شلیک کردنش اماده شدم تا برم اون دنیا با اخی که شنیدم سریع برگشتم
سهون:اینم تقاص فضولی کردن
جیسو:هی چرا اون بادیگارد بدبختو کشتی
سهون:مگه نفهمیدی فال گوش وایسادع بود
حالا مرد که مرد به درک
بیاید جنازشو جمع کنیددد
بادیگاردا سریع اومدن و جنازه ی اون بدبختو برداشتن و بردن
خب داشتین میگفتین
لیسا:خب..خب اره قرار بود جیسو بکشتش ولی یکی دیگه کشت
سهون:کی؟!
جیسو:فقط یه جای تیر روی وسط پیشونیش بود
سهون:کار هیچکدوم ازاین تیما نیست
بنظر میرسه تیم جدیده
لیسا:اما چرا تک به تک؟
سهون:نفهمیدی؟رد گم کنیه،انگار نمیخوان کسی بفهمه
ولی کی رو خودم نمیدونم
♤♤♤
#شب_ساعت_۱۱
جنی:یاااا چته
آیو:بمون خونه
جنی:نصفههه شبهههه یااا یااا
پوف خدا برم فاتحم خوندس ترجیح میدم خونه بمونم.....
ادامه داره...♤
کپی ممنوع
لایک♡
پارت دوم
نویسنده:ارتمیس
لیسا:این پول برای خلاص کردن دختر این گوک
جیسو:حله
♤♤♤
جنی:جدا چرا میخوای دختر این گوکو بکشی
آیو:خودت میدونی که من راحت خلاص میکنم
جنی:شر نگو قاتل زنجیره ای که نیستی
آیو:خیلی سرکشه.قرار نیس کسی بفهمه که ما خلافکاریم
ولی سر بی دقتی تو مجبورم دستمو ب خون الوده کنم
جنی:نه اینکه قبلا نمیکردی!
♤♤♤
جیسو:توی اسلحه تیری جا دادم و ماشه رو کشیدم
معمولا تو این زمان میرفت بالا پشت بوم
اروم از پله ها بالا رفتم یکم جلو رفتم با چیزی که به پام برخورد کرد سرمو پایین گرفتم
چیشده بود؟!
دختره این گوک مرده بود!
اونم دقیقا با تیر توی سرش
فاتحم خوندس حتما
این سهون ...پوفف
سریع از اونجا خرج شدمو خودمو نزدیک یه پارک رسوندم
شماره ی لیسا رو گرفتم که جواب نداد دوباره تماس گرفتم ولی بازم همین شد
دختره ی احمق جواب بده!
دوباره زنگ زدم که با صدای خماری گفت:چه مرگته؟مگه نمیبینی جواب نمی...
با حرفی که از جیسو شنید حرفشو خورد بلکه خماری هم از سرش پرید
انگار یه سطل یخ ریختن رو سرش
چیییییی
_من وقتی رفته بودم دختره این گوک مرده بود
.چی میگی عوضی سهون بفهمه مارو هم میفرسته اون دنیا
_خب تقصیر من چیهههه
.راه بیوفت بیا دم ویلای سهون
با گفتن ویلا که نیس جهنمه قطع کردمو سریع به سمت مکان مورد نظر رفتم
♤♤♤
سهون:چیشده باز چه غلطی کردین توش موندین
لیسا:ام رئیس باو کن...باور کن تقصیر ما نبود...مخصوصا من
جیسو:ضربه ای به بازوی لیسا زدم و گفتم:یاااا(هی)میگی تقصیر منه؟
لیسا:زر نزن بابا
خب داشتم میگفتم
رئیس باور...ک...
سهون:صبر کن لیسا شی من نشناسمت باید اعضای بدنمو تیکه تیکه کنم بعد بسوزونم
تو ادمی نیستی که به من بگی رئیس پس وقتی یه گندی بالا میاری میگی حالا بگید چه گوهی خوردین
جیسو:دختر این گوک مرده
در حالی دستشو روی اسلحش کشید گفت:خب مگه قرار نبود بمیره؟
که یهو ماشه رو کشید و با شلیک کردنش اماده شدم تا برم اون دنیا با اخی که شنیدم سریع برگشتم
سهون:اینم تقاص فضولی کردن
جیسو:هی چرا اون بادیگارد بدبختو کشتی
سهون:مگه نفهمیدی فال گوش وایسادع بود
حالا مرد که مرد به درک
بیاید جنازشو جمع کنیددد
بادیگاردا سریع اومدن و جنازه ی اون بدبختو برداشتن و بردن
خب داشتین میگفتین
لیسا:خب..خب اره قرار بود جیسو بکشتش ولی یکی دیگه کشت
سهون:کی؟!
جیسو:فقط یه جای تیر روی وسط پیشونیش بود
سهون:کار هیچکدوم ازاین تیما نیست
بنظر میرسه تیم جدیده
لیسا:اما چرا تک به تک؟
سهون:نفهمیدی؟رد گم کنیه،انگار نمیخوان کسی بفهمه
ولی کی رو خودم نمیدونم
♤♤♤
#شب_ساعت_۱۱
جنی:یاااا چته
آیو:بمون خونه
جنی:نصفههه شبهههه یااا یااا
پوف خدا برم فاتحم خوندس ترجیح میدم خونه بمونم.....
ادامه داره...♤
کپی ممنوع
لایک♡
۴.۷k
۱۵ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.