مافیای عاشق p1

_______________
•ا/ت
•جیمین _
•جوآرا ×
•رانگ ÷
•جونگکوک ~
•یونگی ^
_______________
من کیم ا/ت هستم 18سالمه هیچ برادر و خواهری ندارم تو خانواده ثروتمندی بزرگ شدم اما هیچ وقت نفهمیدم این ثروت رو از کجا میاریم پدرم یه شرکت داره که هیچوقت کارمندی توش نیست و فقط زمانی توش و پر میکنه و خودش می‌ره که بازرس بخواد بره وگرنه هیچ کاری تو اون شرکت نمیکنه برام عجیبه اما به من چه همچین خوب بود تا اون شب........
فلش بک........
ویو ا/ت :
صبح بلند شدم که دوباره برم مدرسه که پدرم صدام زد
پ.ت :ا/ت دختر بیا پایین
الان میام
پ.ت :نمی‌خواد امروز بری مدرسه
وا براچی
پ.ت :قراره برات خاستگار بیاد
چییییییی
پ:ت :همین که شنیدی الان هم برو اماده شو اتاقت هم تمیز کن که برین تو اتاق حرف بزنین
آخه یعنی چی بدون اطلاع به من من هنوز جوونم میخوام درس بخونم
پ.ت :تو نیاز به درس خواندن نداری تا پول داری از خونه ی من هم بری پولداری
اصلا این پول از کجا میاد
پ.ت :پس بلاخره پرسیدی باشه میگم من مافیام اون شرکت فقط بازیه برای او نرفتنم توهم قرارها با پسر رفیقم که اونم مافیاس ازدواج کنی
شوخی میکنی دیگه نه
پ.ت :نه اصلا عادت میکنی برو بالا
باورم نمیشه بابا تا الان من دختر مافیا بودم جدی عررررررر ام انیمخوام ازدواج کنم
پ.ت :مگه دسته توئه
اوم
پ.ت :میبینیم
میبینیم
________________
شرایط :
لایک :۵۰تا
کامنت :۳۰تا اونم مفهوم دار
حمایت کنیدا تنکس💜