پارت: هفتم
پارت: هفتم
♬
♬
♬
♬
♬
ویو شوگا: تقریبا نیم ساعت میشد مه ا.ت و جین نبودن باخودم گفتم شاید طبقه بالا باشن سمت یکی از اتاق ها رفتم در رو باز کردم اما با صحنه ای که دیدم..
ویو ا.ت: داشتم همراهیش میکردم که صدای در اومد
اون شوگا بودـــــ..
تا به خودم اومدم دیدم داره جین رو کتک میزنه
چشمم به چوبی که کنار کمد بود افتاد منو ببخش شوگا اما من مجبورم چوب رو توی سر شوگا زدم که افتاد زمین سریع لباس هامون رو پوشیدیم و از بار رفتیم بیرون
نامجون: بچه ها شوگا رو ندیدید
جیمین: جین و ا.ت هم نیستن
ا.ت: جین نامجون دارع زنگ میزنه
جین: قطع کن
ا.ت: چرا اگه قطع کنیم شک میکنن
جین: خب ا.ت الان تو میخوایی گوشی رو جواب بدی چی بگی بگی باچوب زدم توی سر شوگا و فرار کردم
ا.ت: همه رو ننداز تقصیر من من فقط خواستم شمارو جدا کنم
جین: این چه راه برای جدا کردن بود دقیقا
ا.ت: خب چیکارر میکردمممم(با گریه)
ویو نامجون: به ا.ت و جین زنگ زدم جواب نمیدن گوشی شوگا هم که خاموشه
تهیونگ: نگران نباش شاید رفتن طبقه بالا نفهمیدن زنگ زدیم
نامجون: باشه پس من میرم طبقه بالا رو نگاه کنم
♬
♬
♬
♬
♬
ویو شوگا: تقریبا نیم ساعت میشد مه ا.ت و جین نبودن باخودم گفتم شاید طبقه بالا باشن سمت یکی از اتاق ها رفتم در رو باز کردم اما با صحنه ای که دیدم..
ویو ا.ت: داشتم همراهیش میکردم که صدای در اومد
اون شوگا بودـــــ..
تا به خودم اومدم دیدم داره جین رو کتک میزنه
چشمم به چوبی که کنار کمد بود افتاد منو ببخش شوگا اما من مجبورم چوب رو توی سر شوگا زدم که افتاد زمین سریع لباس هامون رو پوشیدیم و از بار رفتیم بیرون
نامجون: بچه ها شوگا رو ندیدید
جیمین: جین و ا.ت هم نیستن
ا.ت: جین نامجون دارع زنگ میزنه
جین: قطع کن
ا.ت: چرا اگه قطع کنیم شک میکنن
جین: خب ا.ت الان تو میخوایی گوشی رو جواب بدی چی بگی بگی باچوب زدم توی سر شوگا و فرار کردم
ا.ت: همه رو ننداز تقصیر من من فقط خواستم شمارو جدا کنم
جین: این چه راه برای جدا کردن بود دقیقا
ا.ت: خب چیکارر میکردمممم(با گریه)
ویو نامجون: به ا.ت و جین زنگ زدم جواب نمیدن گوشی شوگا هم که خاموشه
تهیونگ: نگران نباش شاید رفتن طبقه بالا نفهمیدن زنگ زدیم
نامجون: باشه پس من میرم طبقه بالا رو نگاه کنم
۲.۳k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.