پارت ۱۸
″ویو کوک″
میدونم دارم زیادی روی میکنم اما خوب میا شنا بلد نیست امکان داره بمیره
بعد از اینکه میا رو نجات دادم اوردمش بالای استخر داشت از حال میرفت که همه ی پسرا رفتن سمتش منم که سمتش بودم تا اینکه دیدم هوپی داره سر ا.ت داد میزنه و ا.ت گوشاشو و گرفته و نشته رو زمین
″ویو ا.ت″
هوپی:مثل اینکه داره حرصتو در میاره
ا.ت:هوپی من..من الان چیکار کنم(بغض)
هوپی:صبر کن ببینم ا.ت تو که نمی خوای توی روز تولدت گریه کنی
ا.ت:هوپی چیکار کنم
هوپی:اول قول بده گریه نمی کنی
ا.ت:باشه باشه گریه نمیکنم فقط بگو
هوپی:میتونیم کاری کنیم که کوکی فکر کنه دارم به خاطر میا سرت داد میزنم و بیاد بگیره من و بزنه البته شاید لهم کنه شایدم نه نمد اما ارزششو داره
ا.ت:اما اگر تو آسیب ببینی چی؟
هوپی:نگران من نباش باشه
ا.ت:اما..باشه..راستی چرا شما ها همتون ان دختره اسمش چی بود؟...
هوپی:میا
ا.ت:اره همون میا رو میشناسید
هوپی:چون دختر خاله ی منه
ا.ت:(با تعجب)جدی!؟
هوپی:(خنده) اره
ا.ت:چیزه هوپی شرمنده من فقط عصبی بودم
هوپی:خودتو نگران نکن میا سگ جون تر از این حرفاست
ا.ت:باشه
هوپی:خعی الان سرت داد میزنم هواست و جمع کن
ا.ت:باشه
″ویو راوی″
هوپی:ا.تااااال به چه حقی میا رو انداختی تو استخر هانننننن
ا.ت:هوپیییی اروم ترررر
هوپی:دیگه حق نداری بهم بگی هوپی فهمیدییییییی یا نههههه من فکر نمی کردم انقدر دختر عوضی باشییییییی
ا.ت:هوپی من عوضی نیستم
هوپی تو دلش:ببخشید ا.ت و به ا.ت چک میزنه و ا.ت میوفته زمین و شروع میکنه به گریه کردن
هوپی:مگه نگفتم بهم نگو هوپی هانننن
جونگکوک:هویییییی داری چیکار میکنی هانننن به چه حقی بهش چک زدیییی ان امروز تولدشهه همش تقسیر منه ان کاری نکرده فهمیدی یا نه هاننننن حالا هم کسی حق نداره بهش نزدیک بشه چون ان دختر مال منهههه تو به اموال من دست زدیییییی
هوپی و ا.ت تو دلشون:یسسسسس نقشمون گرفتتتتت
جونگکوک:ا.ت..حا..حالت خوبه
ا.ت هم از فرصت استفاده میکنه و میپره بغل کوکی و شروع به زار زدن میکنه
(آیناز میزنم هشتک تو پشتک میکنما گشنمه میرم صبحونه بخورم تو جرعت داری بیا بگو پارت بعدی رو بزار ببین من جرت میدم یا نه)
میدونم دارم زیادی روی میکنم اما خوب میا شنا بلد نیست امکان داره بمیره
بعد از اینکه میا رو نجات دادم اوردمش بالای استخر داشت از حال میرفت که همه ی پسرا رفتن سمتش منم که سمتش بودم تا اینکه دیدم هوپی داره سر ا.ت داد میزنه و ا.ت گوشاشو و گرفته و نشته رو زمین
″ویو ا.ت″
هوپی:مثل اینکه داره حرصتو در میاره
ا.ت:هوپی من..من الان چیکار کنم(بغض)
هوپی:صبر کن ببینم ا.ت تو که نمی خوای توی روز تولدت گریه کنی
ا.ت:هوپی چیکار کنم
هوپی:اول قول بده گریه نمی کنی
ا.ت:باشه باشه گریه نمیکنم فقط بگو
هوپی:میتونیم کاری کنیم که کوکی فکر کنه دارم به خاطر میا سرت داد میزنم و بیاد بگیره من و بزنه البته شاید لهم کنه شایدم نه نمد اما ارزششو داره
ا.ت:اما اگر تو آسیب ببینی چی؟
هوپی:نگران من نباش باشه
ا.ت:اما..باشه..راستی چرا شما ها همتون ان دختره اسمش چی بود؟...
هوپی:میا
ا.ت:اره همون میا رو میشناسید
هوپی:چون دختر خاله ی منه
ا.ت:(با تعجب)جدی!؟
هوپی:(خنده) اره
ا.ت:چیزه هوپی شرمنده من فقط عصبی بودم
هوپی:خودتو نگران نکن میا سگ جون تر از این حرفاست
ا.ت:باشه
هوپی:خعی الان سرت داد میزنم هواست و جمع کن
ا.ت:باشه
″ویو راوی″
هوپی:ا.تااااال به چه حقی میا رو انداختی تو استخر هانننننن
ا.ت:هوپیییی اروم ترررر
هوپی:دیگه حق نداری بهم بگی هوپی فهمیدییییییی یا نههههه من فکر نمی کردم انقدر دختر عوضی باشییییییی
ا.ت:هوپی من عوضی نیستم
هوپی تو دلش:ببخشید ا.ت و به ا.ت چک میزنه و ا.ت میوفته زمین و شروع میکنه به گریه کردن
هوپی:مگه نگفتم بهم نگو هوپی هانننن
جونگکوک:هویییییی داری چیکار میکنی هانننن به چه حقی بهش چک زدیییی ان امروز تولدشهه همش تقسیر منه ان کاری نکرده فهمیدی یا نه هاننننن حالا هم کسی حق نداره بهش نزدیک بشه چون ان دختر مال منهههه تو به اموال من دست زدیییییی
هوپی و ا.ت تو دلشون:یسسسسس نقشمون گرفتتتتت
جونگکوک:ا.ت..حا..حالت خوبه
ا.ت هم از فرصت استفاده میکنه و میپره بغل کوکی و شروع به زار زدن میکنه
(آیناز میزنم هشتک تو پشتک میکنما گشنمه میرم صبحونه بخورم تو جرعت داری بیا بگو پارت بعدی رو بزار ببین من جرت میدم یا نه)
۳۲.۵k
۱۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.