پارت 44
فهمیدم. مسته. چون چشاش قرمز بود و یکم شل راه می رفت گفت. بیا تو. جوجوی سکسی من.
با لذت بهش نگاه کردمو گفتم. آقایی برات غذا آوردم. دلبرم. گفت. قربون خانومم برم
چطوری آمدی بالا گفتم. مامانم اجازه داد و گفت. بیام خونتو تمیز کنم
صرف غذا رو گزاشتم رو میز و به سمتش رفتم
جلوش که خندید و گفت. بیا بغلم. آمد کنارمو. یهو کشوندتم روی خودش یکم خودمو جابه جا کردم بخاطر شرایط پام. که اخی گفت. و گفت. اجازه میدی خوشگلم
گفتم مامانم. اینا
گفت اونس با من
دستمو گرفت. به سمت اتاق خواب رفت و گفت می خوام جرت بدم. دلبر و بعد ....
با لذت بهش نگاه کردمو گفتم. آقایی برات غذا آوردم. دلبرم. گفت. قربون خانومم برم
چطوری آمدی بالا گفتم. مامانم اجازه داد و گفت. بیام خونتو تمیز کنم
صرف غذا رو گزاشتم رو میز و به سمتش رفتم
جلوش که خندید و گفت. بیا بغلم. آمد کنارمو. یهو کشوندتم روی خودش یکم خودمو جابه جا کردم بخاطر شرایط پام. که اخی گفت. و گفت. اجازه میدی خوشگلم
گفتم مامانم. اینا
گفت اونس با من
دستمو گرفت. به سمت اتاق خواب رفت و گفت می خوام جرت بدم. دلبر و بعد ....
۴.۴k
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.