پارت11
=باباا(به طرز شکایتی)
کوک خندش گرفت
کوک و ته و مادر لیدیا رفتن تو سوپر
=شوهر خواهر آیندهههه
لوکاس. اوو راستی یونجین ساکتی
لیدیا. خفه شید میشنون
لوکاس. نگران نباش لیدیا نمیشنون من چیزی بلند میگم نمیشنون
~بچه ها آرومتر
=ب بابا! از کی اینجایی
~فکر کردین نمیدونم
رایدس. حاجی چه پدر پایع ای داریااا
خندم گرفت
لیدیا. بچه ها طبقه بالا شهر بازیه
&کی گشنشهه
لیدیا. هوراا
همه داشتیم بستنی چوبی میخردیم
من کنار رایدس بودم
=رایدس میگم کسی تو زندگیته
رایدس. چرا میپرسی
=همینجوری... چیه فکر کردی کشته مرده صورت ماهتم
رایدس. خوب آره
=کی
رایدس. ب ت چ
=به من همچه بگو دیه
اومد در گوشم
رایدس. دختر معلم ریاضی که تو کلاستونه
=حاجی برگاااام
رایدس. ببینم دختر خوبیه
=آره چندباری که باهاش حرف زدم ازش خوشم اومد برم باهاش دوستشم زن داداش آیندمه
لیدیا. کیی(کنجکاوی)
=سارینا
لیدیا. واقعااا
رایدس. آره.. مگه چشه
لیدیا. دختر خوبیه راست میگی
لوکاس. ماشاالله همه عاشقن
=هیع لوکاس منو تو عقب موندیم
یونجین. تو اگه آقای جئون بزاره که خودش یه مرحله از هفت خان رستمه
~معلومه که نمیزارم
=رایدس یه شرط بزاریم
رایدس. چه شرطی
=من تو و سارینا رو به هم میرسونم توهم خرج یه ماهمو بده
~مگه من مردم
رایدس. ات من دوسال باهات دوست بودم فک کردی نمیدونم چقدر ولخرجی آقای جئون از دستت چی میکشه
=خوشگلی دردسر داره
ته ویو
دردناک بود که خواهرت جلوت داره شیرین زبونی میکنه و به دست یه مردی که میدونی خوب نیس اسیر شده و خودش خبر نداره یه برادر داره
ات ویو
گفتم یکم کرم بریزم
=عه سارینا
که رایدس پشتم قایم شد
=بیا بابا کسی نیست
رایدس. ریدم به خودم عوضیی
همش نگاه هایی حس میکردم از پشتم وچون خیلی پررو بودم وایستادمو چرخیدم که با صورت آقای کیم مواجه شدم
=آقای کیم چیزی رو سرمه
&چ چی
=همش منو نگاه میکنین
&ن نه
لباسمم که با دخترش سته نیم تنه بژ با رویه نازک بژ پرنگ و با یه شرت جین سفید و یه کیف سفید
نادیدش گرفتمو رفتم پیش بچه ها
کوک ویو
~دیدی
&خوب نمیتونم نگاه نکنم
~چرا اون وقت
&چون خوشگله
~هوفف بسه دیه نگاش نکن کم کم دارم شک میکنم برادرشی
&وقتی بهم گفت آقای کیم سوختم
~نظرت چیه وقتی 19 سالشون شد بریم مسافرت؟ میخوام برای تولد 19 سالگیش کادو مسافرت باشه
~و یه چیز ویژع(آروم جوری که خودش بشنوه)
&فکر خوبیه
کل شبو تو پاساژ گشتیمو برا شامم رفتیم بیرون و بعد رفتیم خونه و خوابیدیم
کوک خندش گرفت
کوک و ته و مادر لیدیا رفتن تو سوپر
=شوهر خواهر آیندهههه
لوکاس. اوو راستی یونجین ساکتی
لیدیا. خفه شید میشنون
لوکاس. نگران نباش لیدیا نمیشنون من چیزی بلند میگم نمیشنون
~بچه ها آرومتر
=ب بابا! از کی اینجایی
~فکر کردین نمیدونم
رایدس. حاجی چه پدر پایع ای داریااا
خندم گرفت
لیدیا. بچه ها طبقه بالا شهر بازیه
&کی گشنشهه
لیدیا. هوراا
همه داشتیم بستنی چوبی میخردیم
من کنار رایدس بودم
=رایدس میگم کسی تو زندگیته
رایدس. چرا میپرسی
=همینجوری... چیه فکر کردی کشته مرده صورت ماهتم
رایدس. خوب آره
=کی
رایدس. ب ت چ
=به من همچه بگو دیه
اومد در گوشم
رایدس. دختر معلم ریاضی که تو کلاستونه
=حاجی برگاااام
رایدس. ببینم دختر خوبیه
=آره چندباری که باهاش حرف زدم ازش خوشم اومد برم باهاش دوستشم زن داداش آیندمه
لیدیا. کیی(کنجکاوی)
=سارینا
لیدیا. واقعااا
رایدس. آره.. مگه چشه
لیدیا. دختر خوبیه راست میگی
لوکاس. ماشاالله همه عاشقن
=هیع لوکاس منو تو عقب موندیم
یونجین. تو اگه آقای جئون بزاره که خودش یه مرحله از هفت خان رستمه
~معلومه که نمیزارم
=رایدس یه شرط بزاریم
رایدس. چه شرطی
=من تو و سارینا رو به هم میرسونم توهم خرج یه ماهمو بده
~مگه من مردم
رایدس. ات من دوسال باهات دوست بودم فک کردی نمیدونم چقدر ولخرجی آقای جئون از دستت چی میکشه
=خوشگلی دردسر داره
ته ویو
دردناک بود که خواهرت جلوت داره شیرین زبونی میکنه و به دست یه مردی که میدونی خوب نیس اسیر شده و خودش خبر نداره یه برادر داره
ات ویو
گفتم یکم کرم بریزم
=عه سارینا
که رایدس پشتم قایم شد
=بیا بابا کسی نیست
رایدس. ریدم به خودم عوضیی
همش نگاه هایی حس میکردم از پشتم وچون خیلی پررو بودم وایستادمو چرخیدم که با صورت آقای کیم مواجه شدم
=آقای کیم چیزی رو سرمه
&چ چی
=همش منو نگاه میکنین
&ن نه
لباسمم که با دخترش سته نیم تنه بژ با رویه نازک بژ پرنگ و با یه شرت جین سفید و یه کیف سفید
نادیدش گرفتمو رفتم پیش بچه ها
کوک ویو
~دیدی
&خوب نمیتونم نگاه نکنم
~چرا اون وقت
&چون خوشگله
~هوفف بسه دیه نگاش نکن کم کم دارم شک میکنم برادرشی
&وقتی بهم گفت آقای کیم سوختم
~نظرت چیه وقتی 19 سالشون شد بریم مسافرت؟ میخوام برای تولد 19 سالگیش کادو مسافرت باشه
~و یه چیز ویژع(آروم جوری که خودش بشنوه)
&فکر خوبیه
کل شبو تو پاساژ گشتیمو برا شامم رفتیم بیرون و بعد رفتیم خونه و خوابیدیم
۵.۵k
۰۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.