پارت ۸:)
رفتیم بالا بخوابیم
من : جونگ کوک
جونگ کوک : بله
من : تو قبل از من عاشق کسی شده بودی؟
جونگ کوک : نه چرا پرسیدی؟
من : همینجوری ولی من قبلا عاشق یکی بودم و اونم عاشقم بود
جونگ کوک : کی جرات کرده عاشق تو بشه
من : خب ی چیز قدیمی من الان ی عشق دیگه دارم😌💌
جونگ کوک : کیه هوم؟
من : آقا جونگ کوکییییی
جونگ کوک : اوهوم
جونگ کوک : عشق من کیه؟
من : منمممممممم
جونگ کوک : آفرین
من : بخوابیم دیه
صبح شد صبحونه خوردیم
من : میگم بریم پیاده روی؟
جونگ کوک : نههه ا.ت حوصله ندارم
من : خب دوستامو دعوت کنم؟
جونگ کوک : دوستات دخترن یا پسر
من : دختر
جونگ کوک : باشه میتونی
من : اخ جوووون
رفتم گوشی رو برداشتمو به دوستام گفتم
شب شد لباس پوشیدم و غذا رو آماده کردم جونگ کوکم پیش وایساد
جونگ کوک : الاناس که بیان
من : اره
یهو زنگ خورد
من : اومدننننننن
رفتم درو باز کردم و با همه دوستام سلام علیک کردم
کلی خوش گذشت و رفتن
من : باید همه خونه رو مرتب کنم هعی...
جونگ کوک : خودت تنهایی این کارو میکنی
من : یااااا یکم کمکم کن
جونگ کوک : مگه من دوستامو دعوت کردم هوم؟
رفت بالا من موندم و ی خونه بهم ریخته خونه و مرتب کردم رفتم بالا دیدم جونگ کوک بیداره
من : چرا نخوابیدی
جونگ کوک : منتظر بودم بیای باهم بخوابیم بیا بغلم
جونگ کوک : عه بوس چی؟!
من : بخواااب
صبح زود بلند شدم
جونگ کوک خوابیده بود بوسیدمشو رفتم پایین صبحونه رو روی میز چیدم خودمم یکم خوردمو بلند شدم لباس پوشیدمو رفتم بیرون ورزش کنم این ۱ ماهو همین جوری میخورم.
جونگ کوک :
بیدار شدم دیدم ا.ت نیست رفتم پایین دیدم میزو چیده و خودش نیست خیلی ترسیدمو نگران شدم بهش زنگ زدم ولی گوشیش رو نبرده بود به دوستاش زنگ زدم ببینم میدونن کجاست ولی هیچ کدومشون نمیدونستن لباس پوشیدمو رفتم بیرون کوچه و کوچه بغلی رو دیدم ولی پیداش نشد برگشتم خونه دیدم ا.ت نشسته رو صندلی و نگرانه
جونگ کوک : کجا بودی چرا بدون اینکه به من بگی رفتی؟
من : تو کجا رفتی
جونگ کوک : رفته بودم دنبال تو
من : صبحونه هم که نخوردی میخوای ضعف کنی؟
جونگ کوک : تو کجا بودی ها؟
من : رفتم ورزش کنم
جونگ کوک : چرا به من نگفتی
من : نمیخواستم بیدارت کنم
تموم تا پارت بعدی بای😃🌱
من : جونگ کوک
جونگ کوک : بله
من : تو قبل از من عاشق کسی شده بودی؟
جونگ کوک : نه چرا پرسیدی؟
من : همینجوری ولی من قبلا عاشق یکی بودم و اونم عاشقم بود
جونگ کوک : کی جرات کرده عاشق تو بشه
من : خب ی چیز قدیمی من الان ی عشق دیگه دارم😌💌
جونگ کوک : کیه هوم؟
من : آقا جونگ کوکییییی
جونگ کوک : اوهوم
جونگ کوک : عشق من کیه؟
من : منمممممممم
جونگ کوک : آفرین
من : بخوابیم دیه
صبح شد صبحونه خوردیم
من : میگم بریم پیاده روی؟
جونگ کوک : نههه ا.ت حوصله ندارم
من : خب دوستامو دعوت کنم؟
جونگ کوک : دوستات دخترن یا پسر
من : دختر
جونگ کوک : باشه میتونی
من : اخ جوووون
رفتم گوشی رو برداشتمو به دوستام گفتم
شب شد لباس پوشیدم و غذا رو آماده کردم جونگ کوکم پیش وایساد
جونگ کوک : الاناس که بیان
من : اره
یهو زنگ خورد
من : اومدننننننن
رفتم درو باز کردم و با همه دوستام سلام علیک کردم
کلی خوش گذشت و رفتن
من : باید همه خونه رو مرتب کنم هعی...
جونگ کوک : خودت تنهایی این کارو میکنی
من : یااااا یکم کمکم کن
جونگ کوک : مگه من دوستامو دعوت کردم هوم؟
رفت بالا من موندم و ی خونه بهم ریخته خونه و مرتب کردم رفتم بالا دیدم جونگ کوک بیداره
من : چرا نخوابیدی
جونگ کوک : منتظر بودم بیای باهم بخوابیم بیا بغلم
جونگ کوک : عه بوس چی؟!
من : بخواااب
صبح زود بلند شدم
جونگ کوک خوابیده بود بوسیدمشو رفتم پایین صبحونه رو روی میز چیدم خودمم یکم خوردمو بلند شدم لباس پوشیدمو رفتم بیرون ورزش کنم این ۱ ماهو همین جوری میخورم.
جونگ کوک :
بیدار شدم دیدم ا.ت نیست رفتم پایین دیدم میزو چیده و خودش نیست خیلی ترسیدمو نگران شدم بهش زنگ زدم ولی گوشیش رو نبرده بود به دوستاش زنگ زدم ببینم میدونن کجاست ولی هیچ کدومشون نمیدونستن لباس پوشیدمو رفتم بیرون کوچه و کوچه بغلی رو دیدم ولی پیداش نشد برگشتم خونه دیدم ا.ت نشسته رو صندلی و نگرانه
جونگ کوک : کجا بودی چرا بدون اینکه به من بگی رفتی؟
من : تو کجا رفتی
جونگ کوک : رفته بودم دنبال تو
من : صبحونه هم که نخوردی میخوای ضعف کنی؟
جونگ کوک : تو کجا بودی ها؟
من : رفتم ورزش کنم
جونگ کوک : چرا به من نگفتی
من : نمیخواستم بیدارت کنم
تموم تا پارت بعدی بای😃🌱
۱۰۲.۳k
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.