گربه شاهزاده پارت ۲
دید هوسوک :
رفتیم که غذا بخوریم
همه چیز داشت عادی پیش میرفت که بالاخره پدرم بحث رو باز کرد
👑 پسرم خاندان مین بهمون درخواست صلح دادن
🐿 میدونم همه چیز رو میدونم
👑 خوبه
🐿 فقط پدر ...
👑 بگو
🐿 با کدوم دختر ازدواج کنم ؟
👑 میخوام همینو بگم ، دو روز دیگه توی کاخ جشنی بر پا میشه که تمام دخترانی که قصد ازدواج با تو رو دارند اونجا حضور دارن
👑 باهاشون حرف میزنی و از هر دختری خوشت اومد میگی و اون دختر زنت میشه ( پدر جان مگه داستان سیندرلاعه 😐 )
🐿 اوه ، خوبه !
👑 آفرین پسر گلم ، بالاخره داری شاه میشی
🐿 اگه من شاه بشم و با خاندان مین صلح کنیم و یکی بشیم ، مین یون جه چی میشه ؟
👑 وزیر میشه
🐿 آها
ادامه غذام رو خوردم و بلند شدم
واقعا این تصمیم درستیه ؟
بیخیال معلومه که درسته
نگاهی به آگوست دی انداختم
🐿 هی پیشی جونم
🐿 من دارم شاه میشممم میدونیی؟ به نظرت من .... شاه خوبی میشم؟
🐿 عایش چی دارم میگم تو که نمیفهمی چی میگم که بخوای جوابمو بدی
بلندش کردم که ببرم و بشورمش
* دو روز بعد
بالاخره روز موعود فرا رسید !
امروز روزی بود که ملکه آینده انتخاب میشد
آماده شدم و منتظر شدم که مادر بیاد و بهم بگه برم
حدود یک ساعت همینطور منتظر بودم که بالاخره مادر اومد اتاقم
👗 میتونی بیای
سریع بلند شدم و همراهش رفتم
با دیدن اون همه دختر تعجب کردم
الان چجوری بینشون یکی رو انتخاب کنم اخه اوف
چقدرم خوشگل بودن لعنتیا ( برادرمم نگاهتت )
طبق گفته پدر ۱۳۴ نفر بودن
پدر تک تک اسماشونو خوند
اسم هر کسی که میخوند اون شخص بلند میشد و تعظیم میکرد
* حوالی شب
هووف بالاخره تموم شدن
تا فردا وقت داشتم از بینشون یکی روانتخاب کنم
یک نفرشون خیلی چشمم رو گرفته بود
اسمش چان می بود
تصمیم گرفتم اون رو انتخاب کنم
.
.
.
اسلاید دو لباس هوسوک توی مهمونی
رفتیم که غذا بخوریم
همه چیز داشت عادی پیش میرفت که بالاخره پدرم بحث رو باز کرد
👑 پسرم خاندان مین بهمون درخواست صلح دادن
🐿 میدونم همه چیز رو میدونم
👑 خوبه
🐿 فقط پدر ...
👑 بگو
🐿 با کدوم دختر ازدواج کنم ؟
👑 میخوام همینو بگم ، دو روز دیگه توی کاخ جشنی بر پا میشه که تمام دخترانی که قصد ازدواج با تو رو دارند اونجا حضور دارن
👑 باهاشون حرف میزنی و از هر دختری خوشت اومد میگی و اون دختر زنت میشه ( پدر جان مگه داستان سیندرلاعه 😐 )
🐿 اوه ، خوبه !
👑 آفرین پسر گلم ، بالاخره داری شاه میشی
🐿 اگه من شاه بشم و با خاندان مین صلح کنیم و یکی بشیم ، مین یون جه چی میشه ؟
👑 وزیر میشه
🐿 آها
ادامه غذام رو خوردم و بلند شدم
واقعا این تصمیم درستیه ؟
بیخیال معلومه که درسته
نگاهی به آگوست دی انداختم
🐿 هی پیشی جونم
🐿 من دارم شاه میشممم میدونیی؟ به نظرت من .... شاه خوبی میشم؟
🐿 عایش چی دارم میگم تو که نمیفهمی چی میگم که بخوای جوابمو بدی
بلندش کردم که ببرم و بشورمش
* دو روز بعد
بالاخره روز موعود فرا رسید !
امروز روزی بود که ملکه آینده انتخاب میشد
آماده شدم و منتظر شدم که مادر بیاد و بهم بگه برم
حدود یک ساعت همینطور منتظر بودم که بالاخره مادر اومد اتاقم
👗 میتونی بیای
سریع بلند شدم و همراهش رفتم
با دیدن اون همه دختر تعجب کردم
الان چجوری بینشون یکی رو انتخاب کنم اخه اوف
چقدرم خوشگل بودن لعنتیا ( برادرمم نگاهتت )
طبق گفته پدر ۱۳۴ نفر بودن
پدر تک تک اسماشونو خوند
اسم هر کسی که میخوند اون شخص بلند میشد و تعظیم میکرد
* حوالی شب
هووف بالاخره تموم شدن
تا فردا وقت داشتم از بینشون یکی روانتخاب کنم
یک نفرشون خیلی چشمم رو گرفته بود
اسمش چان می بود
تصمیم گرفتم اون رو انتخاب کنم
.
.
.
اسلاید دو لباس هوسوک توی مهمونی
۷.۳k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.