رمان: تو که میترسیدی از تاریکی💔🖤 پارت⑤①
دیانا:۵ روزی بود دلوین دنیا اومده بود
خیلی خوش حال بودم
ارسلان:دیانا من میرم شرکت
دیانا:باشه برو
ارسلان:خداحافظ جغدم
یه بوسه روی پیشونیه دلوین زدم و یه بوسه روی پیشونیه دیانا
ارسلان:سوار ماشین شدم و رفتم شرکت احساس کردم یکی داره پشت سرم با ماشین میاد دور میدون دور خوردم دیدم اومد رفتم توی کوچه ی بمبست باز اومد پیاده شد
یاشار:به به به اقا ارسلان
ارسلان:تا اومدم حرف بزنم دیدم یه دختری داخل ماشینه شبیه دیانا بود
دیاناااااا
رفتم سمت ماشین که یاشار چاقو رو کرد داخل شکمم
و سیاهی مطلق
دیانا:دیدم یاشار چاقو رو کرد داخل شکم ارسلان
انقدر جیغ زدم که هم چی سیاه شد و سیاهی مطلق.....
دیانا:چشمامو باز کردم دیدم ارسلان کلی خون ازش رفته
ارسلان ارسلان ارسلان بلند شو بلند شو (با گریه)
ارسلان:صدای شنیدم که داشت صدام میزد دیدم دیانا
دیانا(با ارومی)
دیانا:دیدم ارسلان صدام زد
ارسلان خوبی
ارسلان:دیانا امیدی به من نیست من زود میمیرم
تو باید یه مرد بالای سرت باشه
وقتی مردم برو ازدواج کن
دیانا:عمراااااااا
ارسلان:دیانا لطفا
ممد:با بچه ها داخل عمارت نشسته بودیم
بچه ها میگم به ارسلان زنگ بزنم بیاد اینجا
پانیذ:چه عجب عاشق شوهر خواهرت شدی
خیلی خوش حال بودم
ارسلان:دیانا من میرم شرکت
دیانا:باشه برو
ارسلان:خداحافظ جغدم
یه بوسه روی پیشونیه دلوین زدم و یه بوسه روی پیشونیه دیانا
ارسلان:سوار ماشین شدم و رفتم شرکت احساس کردم یکی داره پشت سرم با ماشین میاد دور میدون دور خوردم دیدم اومد رفتم توی کوچه ی بمبست باز اومد پیاده شد
یاشار:به به به اقا ارسلان
ارسلان:تا اومدم حرف بزنم دیدم یه دختری داخل ماشینه شبیه دیانا بود
دیاناااااا
رفتم سمت ماشین که یاشار چاقو رو کرد داخل شکمم
و سیاهی مطلق
دیانا:دیدم یاشار چاقو رو کرد داخل شکم ارسلان
انقدر جیغ زدم که هم چی سیاه شد و سیاهی مطلق.....
دیانا:چشمامو باز کردم دیدم ارسلان کلی خون ازش رفته
ارسلان ارسلان ارسلان بلند شو بلند شو (با گریه)
ارسلان:صدای شنیدم که داشت صدام میزد دیدم دیانا
دیانا(با ارومی)
دیانا:دیدم ارسلان صدام زد
ارسلان خوبی
ارسلان:دیانا امیدی به من نیست من زود میمیرم
تو باید یه مرد بالای سرت باشه
وقتی مردم برو ازدواج کن
دیانا:عمراااااااا
ارسلان:دیانا لطفا
ممد:با بچه ها داخل عمارت نشسته بودیم
بچه ها میگم به ارسلان زنگ بزنم بیاد اینجا
پانیذ:چه عجب عاشق شوهر خواهرت شدی
۱.۸k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.