ص۱
ص۱
صبح ها به شدت خسته ام سعی میکنم خودک را عالی نشان دهم ولی نمیشد .کثل همیشه صبح به سما موبایلم رفتم چه خسته کننده است زندگی چه کسل کننده . موبایل را باز میکنم و میدانم بعد از مدتی دوباره داغ میکنط هنگ میکند . چه زیبا ، به سمت اسمان نگاهم را انداختم هوای پاییز . هوای سردی بود . مه گرفته بود همه جا را ، هوا خیلی سرد بود ، سوز ناک بود. از روی تخت بلند شدم گوشی را کنار گذاشتم و به سمت پنجره نزدیک شدم . هوای اسمان ماننید انسانی بود نمیخواست گریه کند و با اندوه مبارزه میکرد . اما امدوه گلویش را گرفته بود و میفشرد و به چشمانش قلقل تند و داغی میزد تا ببارد !" چه غم ناک ، پنجره را باز کردم نگاهی به دور و ور خود انداختم . چه فرار زیبایی چه بهانه فرار زیبایی از زنده بودن . :)
صبح ها به شدت خسته ام سعی میکنم خودک را عالی نشان دهم ولی نمیشد .کثل همیشه صبح به سما موبایلم رفتم چه خسته کننده است زندگی چه کسل کننده . موبایل را باز میکنم و میدانم بعد از مدتی دوباره داغ میکنط هنگ میکند . چه زیبا ، به سمت اسمان نگاهم را انداختم هوای پاییز . هوای سردی بود . مه گرفته بود همه جا را ، هوا خیلی سرد بود ، سوز ناک بود. از روی تخت بلند شدم گوشی را کنار گذاشتم و به سمت پنجره نزدیک شدم . هوای اسمان ماننید انسانی بود نمیخواست گریه کند و با اندوه مبارزه میکرد . اما امدوه گلویش را گرفته بود و میفشرد و به چشمانش قلقل تند و داغی میزد تا ببارد !" چه غم ناک ، پنجره را باز کردم نگاهی به دور و ور خود انداختم . چه فرار زیبایی چه بهانه فرار زیبایی از زنده بودن . :)
۳۵۵
۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.