مـیـلاد ڪــوثـــــــر مــحــمـــد«صلی الله علیه وآله وسلم
مـیـلاد ڪــوثـــــــر مــحــمـــد«صلی الله علیه وآله وسلم»
🌸 🍃 امام صادق«علیه السلام»فرمود: «وقتی حضرت خدیجه«سلام الله علیها» پیامبر اکرم«ص» را به همسری برگزید، زنان مکّه به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه«س» سلام نمیکردند.
به این ترتیب وحشتی عجیب بر وجود خدیجه مستولی شد.
🌺 🍃 وقتی خدیجه فاطمه«س» را حامله
شد، فاطمه«س»در شکم مادر با او سخن می گفت و مونس مادر بود و او را به صبر توصیه می فرمود؛ امّا خدیجه«س» این حالت را از پیامبر«ص» مخفی می داشت تا آن روزی که حضرت داخل شد و شنید حضرت خدیجه با کسی سخن می گوید.
حضرت به اطراف نگریست؛ امّا کسی را ندید، پرسید: «ای خدیجه! با چه کسی سخن می گویی؟»
خدیجه«س» در پاسخ به کودکی که در شکم داشت، اشاره کرد و پاسخ داد: «فرزندی که در شکم دارم، با من سخن می گوید و مونس من است.»
حضرت فرمود: «در همین لحظه جبرئیل به من خبر داد که این فرزند دختر است. او و نسل او طاهر، بابرکت و خجستهاند و خداوند نسل مرا از او به وجود خواهد آورد.
از نسل او امامان دین متولّد می شوند و حق تعالی بعد از قطع وحی، آنها را جانشین خود در زمین قرار می دهد.»
خدیجه«س» همواره در چنین حالتی بود تا آنکه موعد ولادت فرا رسید و درد زایمان را احساس کرد. شخصی را نزد زنان قریش و فرزندان هاشم فرستاد که به سوی او بشتابند؛ امّا همان فرستاده بازگشت و چنین جواب آورد که: تو به حرف ما گوش ندادی و به همسری یتیم عبدالله درآمدی؛ مردی که فقیر است و دارایی ندارد. حالا ما نیز به سخن تو گوش نمی دهیم و به خانه ات نمی آییم.
شنیدن این پیغام، خدیجه«س» را به شدت اندوهگین کرد؛ امّا در همان لحظات غم و اندوه به یک باره چهار زن گندمگون بلند بالا را دید که پیش رویش ایستاده اند.
خدیجه«س» از مشاهدۀ آنان ترسید؛ امّا یکی از آن بانوان گفت: «ای خدیجه! نترس! ما فرستادۀ پروردگار و پشتیبان تو هستیم. من «ساره» همسر ابراهیم خلیل«ع» دومی «آسیه» دختر مزاحم، رفیق تو و همسر شوهرت در بهشت، سومی «مریم» دختر عمران و چهارمی «کلثوم» خواهر موسی بن عمران«ع» هستیم.
خداوند ما را فرستاد تا در وقت ولادت، نزد تو باشیم و تو را کمک کنیم، بعد از این گفتگو بانوان اطراف حضرت خدیجه«س» را گرفتند و فاطمه«س» پاک و پاکیزه به دنیا آمد.
هنگامی که حضرت فاطمه«س» متولّد شد، از او نوری ساطع شد، چنان که خانه های مکّه را روشن کرد و در مشرق و مغرب جایی نماند که از آن نور روشن نشود. ده حورالعین به آن خانه وارد شدند، هر یک دو ظرف پر از آب کوثر به دست داشتند. بانویی که پیش روی خدیجه بود، فاطمه را برداشت و با آب کوثر غسل داد. او لباس سفیدی را که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود، بیرون آورد.
💠 فاطمه«س» را در پارچه پیچید و پارچة دیگر را مقنعۀ او کرد. آن گاه با او سخن گفت.
حضرت فاطمه(س) فرمود:
«أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ أَبِی رَسُولُ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَنَّ بَعْلِی سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ وَ وُلْدِی سَادَةُ الْأَسْبَاطِ؛
گواهی می دهم به یگانگی خدا و اینکه پدرم رسول الله«ص»، بهترین پیامبران و همسرم بهترین جانشین پیامبران و فرزندانم بهترین فرزند زادههای پیغمبران هستند.»(1)
آنگاه به یکایک آن بانوان سلام کرد و هر یک را به اسم صدا زد. آن زنان نیز شادی کردند و حوریه ای بهشتی خندان شدند و به یکدیگر بشارت دادند. اهل آسمانها نیز ولادت سیدۀ زنان عالمیان را به یکدیگر بشارت دادند. در آن لحظه، نور روشنی در آسمان پیدا شد که تا آن روز چنان نوری دیده نشده بود. این بار بانوان رو به خدیجه(س) کردند و گفتند: این دختر را بگیر که طاهر، مطهر و با برکت است. خداوند به او و نسل او برکت داده است،
و این چنین بود که فاطمه«س» دختر رسالت در سال پنجم بعثت، بیستم جمادی الثانیه به دنیا آمد. (2)
📚 منابع:
1-. امالی، شیخ صدوق، ص475.
2-. اصول کافی، ج1، ص457
🌸 🍃 امام صادق«علیه السلام»فرمود: «وقتی حضرت خدیجه«سلام الله علیها» پیامبر اکرم«ص» را به همسری برگزید، زنان مکّه به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه«س» سلام نمیکردند.
به این ترتیب وحشتی عجیب بر وجود خدیجه مستولی شد.
🌺 🍃 وقتی خدیجه فاطمه«س» را حامله
شد، فاطمه«س»در شکم مادر با او سخن می گفت و مونس مادر بود و او را به صبر توصیه می فرمود؛ امّا خدیجه«س» این حالت را از پیامبر«ص» مخفی می داشت تا آن روزی که حضرت داخل شد و شنید حضرت خدیجه با کسی سخن می گوید.
حضرت به اطراف نگریست؛ امّا کسی را ندید، پرسید: «ای خدیجه! با چه کسی سخن می گویی؟»
خدیجه«س» در پاسخ به کودکی که در شکم داشت، اشاره کرد و پاسخ داد: «فرزندی که در شکم دارم، با من سخن می گوید و مونس من است.»
حضرت فرمود: «در همین لحظه جبرئیل به من خبر داد که این فرزند دختر است. او و نسل او طاهر، بابرکت و خجستهاند و خداوند نسل مرا از او به وجود خواهد آورد.
از نسل او امامان دین متولّد می شوند و حق تعالی بعد از قطع وحی، آنها را جانشین خود در زمین قرار می دهد.»
خدیجه«س» همواره در چنین حالتی بود تا آنکه موعد ولادت فرا رسید و درد زایمان را احساس کرد. شخصی را نزد زنان قریش و فرزندان هاشم فرستاد که به سوی او بشتابند؛ امّا همان فرستاده بازگشت و چنین جواب آورد که: تو به حرف ما گوش ندادی و به همسری یتیم عبدالله درآمدی؛ مردی که فقیر است و دارایی ندارد. حالا ما نیز به سخن تو گوش نمی دهیم و به خانه ات نمی آییم.
شنیدن این پیغام، خدیجه«س» را به شدت اندوهگین کرد؛ امّا در همان لحظات غم و اندوه به یک باره چهار زن گندمگون بلند بالا را دید که پیش رویش ایستاده اند.
خدیجه«س» از مشاهدۀ آنان ترسید؛ امّا یکی از آن بانوان گفت: «ای خدیجه! نترس! ما فرستادۀ پروردگار و پشتیبان تو هستیم. من «ساره» همسر ابراهیم خلیل«ع» دومی «آسیه» دختر مزاحم، رفیق تو و همسر شوهرت در بهشت، سومی «مریم» دختر عمران و چهارمی «کلثوم» خواهر موسی بن عمران«ع» هستیم.
خداوند ما را فرستاد تا در وقت ولادت، نزد تو باشیم و تو را کمک کنیم، بعد از این گفتگو بانوان اطراف حضرت خدیجه«س» را گرفتند و فاطمه«س» پاک و پاکیزه به دنیا آمد.
هنگامی که حضرت فاطمه«س» متولّد شد، از او نوری ساطع شد، چنان که خانه های مکّه را روشن کرد و در مشرق و مغرب جایی نماند که از آن نور روشن نشود. ده حورالعین به آن خانه وارد شدند، هر یک دو ظرف پر از آب کوثر به دست داشتند. بانویی که پیش روی خدیجه بود، فاطمه را برداشت و با آب کوثر غسل داد. او لباس سفیدی را که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود، بیرون آورد.
💠 فاطمه«س» را در پارچه پیچید و پارچة دیگر را مقنعۀ او کرد. آن گاه با او سخن گفت.
حضرت فاطمه(س) فرمود:
«أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ أَبِی رَسُولُ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَنَّ بَعْلِی سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ وَ وُلْدِی سَادَةُ الْأَسْبَاطِ؛
گواهی می دهم به یگانگی خدا و اینکه پدرم رسول الله«ص»، بهترین پیامبران و همسرم بهترین جانشین پیامبران و فرزندانم بهترین فرزند زادههای پیغمبران هستند.»(1)
آنگاه به یکایک آن بانوان سلام کرد و هر یک را به اسم صدا زد. آن زنان نیز شادی کردند و حوریه ای بهشتی خندان شدند و به یکدیگر بشارت دادند. اهل آسمانها نیز ولادت سیدۀ زنان عالمیان را به یکدیگر بشارت دادند. در آن لحظه، نور روشنی در آسمان پیدا شد که تا آن روز چنان نوری دیده نشده بود. این بار بانوان رو به خدیجه(س) کردند و گفتند: این دختر را بگیر که طاهر، مطهر و با برکت است. خداوند به او و نسل او برکت داده است،
و این چنین بود که فاطمه«س» دختر رسالت در سال پنجم بعثت، بیستم جمادی الثانیه به دنیا آمد. (2)
📚 منابع:
1-. امالی، شیخ صدوق، ص475.
2-. اصول کافی، ج1، ص457
۳.۸k
۱۷ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.