پارت 4
ویچیرو داشت زخمام رو پانسمان میکرد که گفت
مویچیرو: ات تو خواهر و برادری داری
ات: اره دارم اوبانای برادر من هست
مویچیرو: چییییی پس چرا نگفتی
ات: چون نپرسیدی
مویچیرو: 😑
ات: چیه
مویچیرو: اخه تو از اوبانا خوشگل تری
ات:(سرخ شدم) 😳 ممنون
مویچیرو: تو چرا قرمز شدی
ات: هوا گرمه من خوابم میاد
مویچیرو: باش من میرم صبح اماده باش که بریم دنبال شیاطین
ات: باش
فردا صبح
مویچیرو: ات بیدار شو
ات: ولم کن بزار بخوابم
مویچیرو: ساعت 12 هس تو میخوای بخوابی
ات: چییییی(باداد)
مویچیرو: داد نزن سرم رفت
ات: ببخشید
مویچیرو: اماده شو تا بریم یه گشتی تو جنگل بزنیم
ات:(من میخواستم بلند شم که افتادم تو بغل مویچیرو) (زودی بلندشدم)
ات: ببخشید
مویچیرو: اشکال نداره کمکت میکنم بلند شی
ات: نیازی نیست(میخواستم بلند شم که می خواستم بیفتم که مویچیرو منو گرفت)
مویچیرو: بزار کمکت کنم
ات: باشه
کمکم کرد
ات: میگم میشه بری بیرون لباس فورممو بپوشم
مویچیرو: باشه
(مویچیرو رفت من لباس فورممو پوشیدمو رفتم بیرون)
ات: مویچیرو
مویچیرو: جانم.. ببخشید بله
ات: سانمی کجاست
مویچیرو: سانمی گفت میره طرف غرب جنگل پس ما باید بریم طرف شرق جنگل
ات: آهان باشه
راه افتادیم طرف شرق جنگل هیچ رایحه ی شیطان رو احساس نکردم
و کم کم شب شد
ات: مویچیرو من بوی رایحه ی شیطان رو 10 کیلومتری اینجا احساس میکنم
مویچیرو: بیا بریم سمت شیطان
ات: یه دختر بچه رو میخواد بخوره باید فورن سرش رو قطع کنیم
مویچیرو: باشه ولی رده 2 هست مراقب خودت باش
ات: باش
مویچیرو:.....مه فرم پنج
(وقتی سرشو برید اون شیطان دوتا شد)
مویچیرو: گندش بزنن
ات: باید سر شیطان اصلی رو ببریم اوموقع اینا نابود میشند
مویچیرو: باشه
ات: نفرت ماه فرم 4 ام (سرشو بریدم و دیدم ناپدید مییشه)
مویچیرو: سر شیطان اصلی رو بریدم
ات: کارت محشر بود
مویچیرو: مبارزه تو هم عالی بود
مویچیرو: ات تو خواهر و برادری داری
ات: اره دارم اوبانای برادر من هست
مویچیرو: چییییی پس چرا نگفتی
ات: چون نپرسیدی
مویچیرو: 😑
ات: چیه
مویچیرو: اخه تو از اوبانا خوشگل تری
ات:(سرخ شدم) 😳 ممنون
مویچیرو: تو چرا قرمز شدی
ات: هوا گرمه من خوابم میاد
مویچیرو: باش من میرم صبح اماده باش که بریم دنبال شیاطین
ات: باش
فردا صبح
مویچیرو: ات بیدار شو
ات: ولم کن بزار بخوابم
مویچیرو: ساعت 12 هس تو میخوای بخوابی
ات: چییییی(باداد)
مویچیرو: داد نزن سرم رفت
ات: ببخشید
مویچیرو: اماده شو تا بریم یه گشتی تو جنگل بزنیم
ات:(من میخواستم بلند شم که افتادم تو بغل مویچیرو) (زودی بلندشدم)
ات: ببخشید
مویچیرو: اشکال نداره کمکت میکنم بلند شی
ات: نیازی نیست(میخواستم بلند شم که می خواستم بیفتم که مویچیرو منو گرفت)
مویچیرو: بزار کمکت کنم
ات: باشه
کمکم کرد
ات: میگم میشه بری بیرون لباس فورممو بپوشم
مویچیرو: باشه
(مویچیرو رفت من لباس فورممو پوشیدمو رفتم بیرون)
ات: مویچیرو
مویچیرو: جانم.. ببخشید بله
ات: سانمی کجاست
مویچیرو: سانمی گفت میره طرف غرب جنگل پس ما باید بریم طرف شرق جنگل
ات: آهان باشه
راه افتادیم طرف شرق جنگل هیچ رایحه ی شیطان رو احساس نکردم
و کم کم شب شد
ات: مویچیرو من بوی رایحه ی شیطان رو 10 کیلومتری اینجا احساس میکنم
مویچیرو: بیا بریم سمت شیطان
ات: یه دختر بچه رو میخواد بخوره باید فورن سرش رو قطع کنیم
مویچیرو: باشه ولی رده 2 هست مراقب خودت باش
ات: باش
مویچیرو:.....مه فرم پنج
(وقتی سرشو برید اون شیطان دوتا شد)
مویچیرو: گندش بزنن
ات: باید سر شیطان اصلی رو ببریم اوموقع اینا نابود میشند
مویچیرو: باشه
ات: نفرت ماه فرم 4 ام (سرشو بریدم و دیدم ناپدید مییشه)
مویچیرو: سر شیطان اصلی رو بریدم
ات: کارت محشر بود
مویچیرو: مبارزه تو هم عالی بود
۲.۹k
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.