غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※─── ادامه p : ²⁴

موقع ناهار:
+ا/تت
▪︎ذهنش: یا خدااا چی میگه▪︎میره زیر پتو
+ا/ت ناهار نمیخوری صبحونه ام که نخوردی
_نع....ممنان
در و باز میکنه و میاد تو
+هنوز زیر پتویی؟..نکنه درد داری
ا/ت زیر پتو دارا غذاب الهی رو تجربه میکنه از خجالت
کوک پتو رو میکشه
+چت شده...زیر پتو موندی قرمز شدی....پاشو بریم ناهار
_ب...باشه
بعد ناهار کوک دید که ا/ت یجوری انگار حالش خوب نیست حوصلش سر رفته برا همین باهم رفتن بیرون تا خرید الکی کنن

_بسه دیگه یه عالمه خرید کردیم بیا بر گردیم
+مطمئنی؟
_آرههه
+از اونجا چیزی لازم نداری؟(خنده منحرفانه)"اشاره به لباس زیر"
_منحرف
+(خنده)
دست ا/ت و میگیره و برمیگردن خونه
جونگکوکم که کلی خرید علکی کرده بود تا ا/ت خوشحال شه
_وای این دیگه چیه؟
+این...جاموزیه شاید لازم شد
_:/
+اینو واسه تو گرفتم(یه کش موی خوشگل)
_وای چقدر خوشگله....خیلی ممنونم
+خوشم اومد برداشتمش
_بده باهاش موهامو ببندم
+میشه.............من....ببندم؟
_......آ..آره آره میشه
+موهات چه باحاله
_اوو چقد خوشگل شدم خیلی ممنون (خنده)
+(خنده)
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
رفت سمت اتاقش تا بکپه ولی یاد بدبختی هاش افتاد و حس عرر زدن بهش دست داد(میدونم خودتونم وقتی پریودین یاد بدبختی هاتون میوفتین عرر میزنین)
جونگ کوکم که نگران ا/ت بود اومد تا بهش سر بزنه
+ا/ت...چی شده
_...........
رفت کنارش نشست
+(دستاشو صورتش قاب میکنه) چرا گریه میکنی؟
_نمیدونم...دلم گرفته....همه چیز خیلی زود تموم شد ...دلم واسه دوستام تنگ شده دیگه هیچوقت نمیتونم ببینمشون دلم واسه روزای خوبی که با مامانم داشتم تنگ شده...خیلی زود دیر شد..میخوام برگردم و دوستمو، بابامو،حتی مامانمو بغل کنم
+...............
_دلتنگی حس خیلی بدیه
کوک بغلش میکنه
+نمیدونم چی بگم چطوری دلداری بدم تنها کاری که ازم بر میاد همینه
_میشه یکم همینجوری بمونیم؟
+البته که میشه
ا/ت هنوزم گریه میکنه
+اگه منطقی باشی و منطقی فکر کنی دیگه اذیت نمیشی
_پس فکر کنم خیلی اذیت بشم
+نگران نباش من مراقبتم(ا/ت و بیشتر به خودش میچسبونه)

چه چص بازیا😒

#فیک #جونگکوک #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan