part : 8
ویو جسیکا
اما جالب اینجاست که اصلاً تقلایی برای زنده بودن نمی کرد ... داشتم با یه نیشخند نگاش می کردم که صدای برادرم جی هوپ رو شنیدم ... اَه آخه الان وقتش بود ... جی هوپ همیشه با میرای جوری رفتار می کرد که انگار اون خواهرشه ... و وقتی فهمیده بود من با میرای تو دوستی کات کرده بودم منو به زور با خودش آورد بیمارستان
= داری چی کار می کنی ( با حالت تعجب و عصبی )
$ اووو ... امم د.داداشی ( لوس )
= هههههه ( تعجب و نگران ) م.میرای ...
سریع اومد دستگاه اکسیژنشو از دستم کشید و براش درست کرد که میرای الاعم حیاتیش دوباره بالا رفت و با پپه تته و لکنت گفت
_ م.ممنونم ... ج.جی ه.هوپ شی ( سرفه )
= هههووووف .. خواهش ( رو به جسیکا ) داشتی چه غلطی مممییییخخخخوووورررددددی ؟ ( داد )
$ ... سکوت ....
= ما که به هر حال می رسیم خونه ( نگاه های چپ چپ )
ویو میرای
وقتی جسیکا .. اون کارو باهام کرد و جی هوپ نجاتم داد هیچ چیزی به جسیکا نگفتم ... از نگاه های جی هوپ معلوم بود که قراره دهن جسیکا رو سرویس کنه تو همین عین بودیم که .............
بیا پاین
~ خماری ~
اما جالب اینجاست که اصلاً تقلایی برای زنده بودن نمی کرد ... داشتم با یه نیشخند نگاش می کردم که صدای برادرم جی هوپ رو شنیدم ... اَه آخه الان وقتش بود ... جی هوپ همیشه با میرای جوری رفتار می کرد که انگار اون خواهرشه ... و وقتی فهمیده بود من با میرای تو دوستی کات کرده بودم منو به زور با خودش آورد بیمارستان
= داری چی کار می کنی ( با حالت تعجب و عصبی )
$ اووو ... امم د.داداشی ( لوس )
= هههههه ( تعجب و نگران ) م.میرای ...
سریع اومد دستگاه اکسیژنشو از دستم کشید و براش درست کرد که میرای الاعم حیاتیش دوباره بالا رفت و با پپه تته و لکنت گفت
_ م.ممنونم ... ج.جی ه.هوپ شی ( سرفه )
= هههووووف .. خواهش ( رو به جسیکا ) داشتی چه غلطی مممییییخخخخوووورررددددی ؟ ( داد )
$ ... سکوت ....
= ما که به هر حال می رسیم خونه ( نگاه های چپ چپ )
ویو میرای
وقتی جسیکا .. اون کارو باهام کرد و جی هوپ نجاتم داد هیچ چیزی به جسیکا نگفتم ... از نگاه های جی هوپ معلوم بود که قراره دهن جسیکا رو سرویس کنه تو همین عین بودیم که .............
بیا پاین
~ خماری ~
۴.۳k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.