داستان فیلم
داستان فیلم
کارل فردریکسن، زمانی که پسر کوچکی بود رویای سفر به آبشار پارادایس را داشت. اما مسیر زندگی به او اجازهی این کار را نداد. حال، ۶۴ سال بعد، در حالی که پیرمرد عبوسی شده، فرصت پیدا کرده تا این سفر را همراه پسر پیشاهنگی به نام راسل انجام دهد. او برای این سفر میخواهد با خانهی خود که به هزاران بادکنک مجهز شده پرواز کند. در طی مسیر، کارل و راسل دوستان جدیدی نیز پیدا میکنند…
کارل فردریکسن، زمانی که پسر کوچکی بود رویای سفر به آبشار پارادایس را داشت. اما مسیر زندگی به او اجازهی این کار را نداد. حال، ۶۴ سال بعد، در حالی که پیرمرد عبوسی شده، فرصت پیدا کرده تا این سفر را همراه پسر پیشاهنگی به نام راسل انجام دهد. او برای این سفر میخواهد با خانهی خود که به هزاران بادکنک مجهز شده پرواز کند. در طی مسیر، کارل و راسل دوستان جدیدی نیز پیدا میکنند…
۴۰۷
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.