part:1
part:1
..سلام من ات هستم ۲۲سال دارم ودانشگاه میرم من میخام دکتر شم شب وروز درس میخونم تا ب اهدافم برسم من مادرمو تو ۱۵ سالگی از دست دادم و پدرم مافیاست با پدرم رابطه خوبی ندارم اون همیشه باهام دعوا میکنه ومنو بخاطر زنش کتک میزنه ...
صبح باصدای الارم گوشیم از خواب بلند شدم رفتم سمت دستشویی صورتمو شستم ی دوش ۱۰ مینی گرفتم اومدم لباس مدرسمو پوشیدم رفتم پایین صبحونه خوردم رفتم سمت مدرسه رسیدم رفتم سمت کلاس ورفتم پیش هانی و نایو(دوستای صمیمی ا.ت علامت ات+)هانی:سلام خانم خشگله چطوری نایو:واوو امروز خیلی خشگل شدی+ممنون بچه ها (لبخند) معلم اومد بای دانش اموز جدید همه ی دخترا جیغ جیغ میکردن معلم:سلام بچه ها ی دانش اموز جدیدداریم خودتومعرفی کن
تهیونگ:سلام من کیم تهیونگ هستم
ویو.تهیونگ
وارد کلاس شدم ودیدم همه دارن ب من نگا میکنن ک چشمم ب ی دختر کیوت و جذاب افتاد ک معلم گفت تهیونگ میتونی بری اون صندلی خالی کنار ا.ت هست بشینی نگا کردم دیدم همون دختر رفتم کنارش نشستم برعکس بقیه دخترا اصلا بهم نگاه نمیکرد
_سلام
+سلام (سرد)
ویو ا.ت
تهیونگ خودشو معرفی کرد ومعلم بهش گفت بیاد صندلی بقلیم بشینه اومد نشست و بهم سلام کرد (دوستان ات اصلا از پسرا خشش نمیاد😂)و سرد جواب سلامشو دادم رومو برگردوندم ک معلم گفت خوب بچه ها درسو شروع میکنیم درسو شروع کرد ومن بادقت ب حرف های معلم گوش میدادم چون درسم خیلی برام مهم بود زنگ کلاس خورد وسایلامو جم کردم وب سمت خونه داشتم میرفتم ک دستم توسط یکی کشیدع شد دیدم تهیونگه
+دیونه شدی چیکار میکنی(داد)
_ن خانم کوچولو دیونه نشدم (مرموز)
+میخاصتم برم ک...
..سلام من ات هستم ۲۲سال دارم ودانشگاه میرم من میخام دکتر شم شب وروز درس میخونم تا ب اهدافم برسم من مادرمو تو ۱۵ سالگی از دست دادم و پدرم مافیاست با پدرم رابطه خوبی ندارم اون همیشه باهام دعوا میکنه ومنو بخاطر زنش کتک میزنه ...
صبح باصدای الارم گوشیم از خواب بلند شدم رفتم سمت دستشویی صورتمو شستم ی دوش ۱۰ مینی گرفتم اومدم لباس مدرسمو پوشیدم رفتم پایین صبحونه خوردم رفتم سمت مدرسه رسیدم رفتم سمت کلاس ورفتم پیش هانی و نایو(دوستای صمیمی ا.ت علامت ات+)هانی:سلام خانم خشگله چطوری نایو:واوو امروز خیلی خشگل شدی+ممنون بچه ها (لبخند) معلم اومد بای دانش اموز جدید همه ی دخترا جیغ جیغ میکردن معلم:سلام بچه ها ی دانش اموز جدیدداریم خودتومعرفی کن
تهیونگ:سلام من کیم تهیونگ هستم
ویو.تهیونگ
وارد کلاس شدم ودیدم همه دارن ب من نگا میکنن ک چشمم ب ی دختر کیوت و جذاب افتاد ک معلم گفت تهیونگ میتونی بری اون صندلی خالی کنار ا.ت هست بشینی نگا کردم دیدم همون دختر رفتم کنارش نشستم برعکس بقیه دخترا اصلا بهم نگاه نمیکرد
_سلام
+سلام (سرد)
ویو ا.ت
تهیونگ خودشو معرفی کرد ومعلم بهش گفت بیاد صندلی بقلیم بشینه اومد نشست و بهم سلام کرد (دوستان ات اصلا از پسرا خشش نمیاد😂)و سرد جواب سلامشو دادم رومو برگردوندم ک معلم گفت خوب بچه ها درسو شروع میکنیم درسو شروع کرد ومن بادقت ب حرف های معلم گوش میدادم چون درسم خیلی برام مهم بود زنگ کلاس خورد وسایلامو جم کردم وب سمت خونه داشتم میرفتم ک دستم توسط یکی کشیدع شد دیدم تهیونگه
+دیونه شدی چیکار میکنی(داد)
_ن خانم کوچولو دیونه نشدم (مرموز)
+میخاصتم برم ک...
۱۰.۵k
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.