تکپارتی جیمین نداشتیم تو پیج
تکپارتی جیمین نداشتیم تو پیج
گفتم حیفه نزاریم
اینطوری نیست؟
سال آخر دبیرستان بود
از اول تو این کلاس بودی کلا هرچی بگی تو این کلاس وجود داشت مخصوصا قلدر ها !
که یکی از سر دسته های اونا که همیشه برات قلدری می کرد پارک جیمین بود
داشتی به سمت خونه میرفتی که از کوچه صدای نیومد و بله درسته اکیپ جیمین بودن !
کشیدنت تو کوچه
°اوه ببین کی این جاست!
®هرزه کوچولو!
و هر چهار تاشون زدن زیر خنده
ـ ولم کنید !
*تو زبون داشتی ما نفهمیدیم ؟
خوب تو کوچولو و مظلوم و کیوت ترین فرد کلاس بودی. البته این نظر نصف کلاس بود
*خوب این هیچی نمیگه بیان شروع کنیم !
هرسه تاشون اومدن سمتت و اون یکی فیلم میگرفت
سوشیرتت رو دآوردن و که هق هق هات شروع شد که عربده ی کسی اومد
+بیشتر ادامه بدید که دستتون رو بشکنم !
و اون جیمین بود با تعجب داشتی گریه میکردی....
*اوه جیمین ......
نذاشت که حرفشون رو کامل کنه که هر چهار تاشون رو مثل چی زد که پا به فرار گذاشتن
همین طور داشتی نگاهشون میکردی و گریه میکردی که جیمین به سمت اومد
سوشیرتت که رو زمین بود رو برداشت و تمیزش کرد و تنت کرد
-چرااین موقع شب تنها از کوچه ای به این تاریکی عبور میکنی؟
+راه.. خو...خونم ...اینجا..ست.
-مواظب باش !
+م..ممنونم ..واقعا...ممنونم
+قابلی نداشت ...خوب بیا بریم
-کجا...
+خونت دیگه نمیخوای که تنهات بزارم
همین که وارد کلاس شدی هیونگ جو به سمتت اومد
/توی هرزه ... چرا به جیمین نزدیک میشی هاااا
هیونگ جو کسی که مثل سگ عاشقه جیمینه و خودش رو به جیمین میچسپونه
درصورتی که جیمین به یه ورشم نیست
موهات تو مشتت گرفت معلوم بود که همون پسرا بهش گفتن
/با توام .... چرا لال شدی؟
بغض کرد بودی که جیمین اومد سمتش
و تورو پشتش قایم کرد
-چطور جرعت کردی موهاش رو بکشی و چرا اسم خودت رو روی اون میزاری ؟
/بالا اوپا اون هرزه ارز...
هنوز حرفش کامل نشده بود که سیلی از طرف جیمین مهمون شد همه جا سکوت فرا گرفته بود
میدونستی قراره بعدا سرتو خالی بشه داشتی با دستای کوچکت کت جیمین رو میکشیدی
-همه گوش کنید ات دوست دختر منع هرکی اذیتش کنه میکشمش
دستت گرفت و به سمت حیاط پشتی راه افتاد
وقتی به حیاط پشتی رسیدید تو رو به کوبید و تو صورت خم شد
و با شصتش اشکات رو پاک کرد و سرت رو ناز کرد
-بیه گریه نکن معذرت میخوام
باورت نمیشد پارک جیمین داشت معذرت میخواد
-بهم اعتماد کن با من باش نمیزارم کسی نازک تر از گل بهت بگه کوچولوی من !
بد شد ؟
گفتم حیفه نزاریم
اینطوری نیست؟
سال آخر دبیرستان بود
از اول تو این کلاس بودی کلا هرچی بگی تو این کلاس وجود داشت مخصوصا قلدر ها !
که یکی از سر دسته های اونا که همیشه برات قلدری می کرد پارک جیمین بود
داشتی به سمت خونه میرفتی که از کوچه صدای نیومد و بله درسته اکیپ جیمین بودن !
کشیدنت تو کوچه
°اوه ببین کی این جاست!
®هرزه کوچولو!
و هر چهار تاشون زدن زیر خنده
ـ ولم کنید !
*تو زبون داشتی ما نفهمیدیم ؟
خوب تو کوچولو و مظلوم و کیوت ترین فرد کلاس بودی. البته این نظر نصف کلاس بود
*خوب این هیچی نمیگه بیان شروع کنیم !
هرسه تاشون اومدن سمتت و اون یکی فیلم میگرفت
سوشیرتت رو دآوردن و که هق هق هات شروع شد که عربده ی کسی اومد
+بیشتر ادامه بدید که دستتون رو بشکنم !
و اون جیمین بود با تعجب داشتی گریه میکردی....
*اوه جیمین ......
نذاشت که حرفشون رو کامل کنه که هر چهار تاشون رو مثل چی زد که پا به فرار گذاشتن
همین طور داشتی نگاهشون میکردی و گریه میکردی که جیمین به سمت اومد
سوشیرتت که رو زمین بود رو برداشت و تمیزش کرد و تنت کرد
-چرااین موقع شب تنها از کوچه ای به این تاریکی عبور میکنی؟
+راه.. خو...خونم ...اینجا..ست.
-مواظب باش !
+م..ممنونم ..واقعا...ممنونم
+قابلی نداشت ...خوب بیا بریم
-کجا...
+خونت دیگه نمیخوای که تنهات بزارم
همین که وارد کلاس شدی هیونگ جو به سمتت اومد
/توی هرزه ... چرا به جیمین نزدیک میشی هاااا
هیونگ جو کسی که مثل سگ عاشقه جیمینه و خودش رو به جیمین میچسپونه
درصورتی که جیمین به یه ورشم نیست
موهات تو مشتت گرفت معلوم بود که همون پسرا بهش گفتن
/با توام .... چرا لال شدی؟
بغض کرد بودی که جیمین اومد سمتش
و تورو پشتش قایم کرد
-چطور جرعت کردی موهاش رو بکشی و چرا اسم خودت رو روی اون میزاری ؟
/بالا اوپا اون هرزه ارز...
هنوز حرفش کامل نشده بود که سیلی از طرف جیمین مهمون شد همه جا سکوت فرا گرفته بود
میدونستی قراره بعدا سرتو خالی بشه داشتی با دستای کوچکت کت جیمین رو میکشیدی
-همه گوش کنید ات دوست دختر منع هرکی اذیتش کنه میکشمش
دستت گرفت و به سمت حیاط پشتی راه افتاد
وقتی به حیاط پشتی رسیدید تو رو به کوبید و تو صورت خم شد
و با شصتش اشکات رو پاک کرد و سرت رو ناز کرد
-بیه گریه نکن معذرت میخوام
باورت نمیشد پارک جیمین داشت معذرت میخواد
-بهم اعتماد کن با من باش نمیزارم کسی نازک تر از گل بهت بگه کوچولوی من !
بد شد ؟
۱.۸k
۱۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.