داستان دراکو و کاترین کالن پارت دوم
وارد ساختمان شدین یه خانم اونجا بود گفت:من مک گونگال هستم ورودتون رو خوش آمد میگم در باز میشه و میرید داخل گروهبندی میشید در این مدرسه چهار گروه داریم (هافلپاف،گریفیندور،اسلایدرین و ریونکلاو) در باز شود ورفتیم داخل یه کلاه سخنگو،اون گروهبندی میکرد،هری رون هرمیون رفتن گریفیندور،نو نوبت من بود با استرس رفتم سمت کلاه
کلاه:(امم مثل یک گریفیندور شجاع مهربان مثل یک هافلپاف باهوش مثل ریونکلاو زیبا و اصیل هم که هستی تو رو میزارم تو اسلایدرین) با ناراحتی به سمت میز اسلایدرین رفتم و بعد صحبتهای طولانی دامبلدور به سمت خوابگاههامون رفتیم.
یه پسر با موهای بلوند و چشم های خاکستری اونجا بود من رو صدا زد پیشش رفتم گفت :اسمت چیه، دربارهت زیاد شنیدم گفتم:من کاترینم کاترین کالن گفت : منم دراکو مالفوی هستم خوشبختم
ودستشو به سمتم درازکرد باهاش دست دادم.....
امیدوارم لذت ببرید
لایک و کامت یادتون نره😉
کلاه:(امم مثل یک گریفیندور شجاع مهربان مثل یک هافلپاف باهوش مثل ریونکلاو زیبا و اصیل هم که هستی تو رو میزارم تو اسلایدرین) با ناراحتی به سمت میز اسلایدرین رفتم و بعد صحبتهای طولانی دامبلدور به سمت خوابگاههامون رفتیم.
یه پسر با موهای بلوند و چشم های خاکستری اونجا بود من رو صدا زد پیشش رفتم گفت :اسمت چیه، دربارهت زیاد شنیدم گفتم:من کاترینم کاترین کالن گفت : منم دراکو مالفوی هستم خوشبختم
ودستشو به سمتم درازکرد باهاش دست دادم.....
امیدوارم لذت ببرید
لایک و کامت یادتون نره😉
۱.۳k
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.