تا نیایی به جهان امنیتی نیست که نیست
تا نیایی به جهان امنیتی نیست که نیست
عدل و دادی به زمین در جهتی نیست که نیست
چون تو از غیب رسی عدل حقیقی برسد
بی تو امّید صلاح از سِمَتی نیست که نیست
واسط فیض خدایی و تویی حجّت حق
بی تو حتی ز خدا مرحمتی نیست که نیست
تا نخواهی نبُود نعمتی ای صاحب عصر
بی عنایات تو هم موهبتی نیست که نیست
عقل انسان نشود کامل اگر خود نرسی
بی فروغ رخ تو معرفتی نیست که نیست
بی مداوای تو درد همه درمان نشود
تن تبدار زمان را صحتی نیست که نیست
بی کرامات تو با مردم این عصر و زمان
انتظار هنر از جمعیتی نیست که نیست
چه بگویم دگر از لطف تو و نعمت تو
که به توصیف تو نیکو لغتی نیست که نیست
وبگاه اشعار مهدوی
#یا_مهدی_ادرکنی
عدل و دادی به زمین در جهتی نیست که نیست
چون تو از غیب رسی عدل حقیقی برسد
بی تو امّید صلاح از سِمَتی نیست که نیست
واسط فیض خدایی و تویی حجّت حق
بی تو حتی ز خدا مرحمتی نیست که نیست
تا نخواهی نبُود نعمتی ای صاحب عصر
بی عنایات تو هم موهبتی نیست که نیست
عقل انسان نشود کامل اگر خود نرسی
بی فروغ رخ تو معرفتی نیست که نیست
بی مداوای تو درد همه درمان نشود
تن تبدار زمان را صحتی نیست که نیست
بی کرامات تو با مردم این عصر و زمان
انتظار هنر از جمعیتی نیست که نیست
چه بگویم دگر از لطف تو و نعمت تو
که به توصیف تو نیکو لغتی نیست که نیست
وبگاه اشعار مهدوی
#یا_مهدی_ادرکنی
۲۰۷
۱۵ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.