پارت۹ عشق بین ۴ نفر۰💋💋💋💋❤❤❤❤

از زبون پائو وقتی اینارو بهم گفت یکم دلداریش دادم ولی خودم رفتم‌تو فکر که نکنه جیمین واقعا دوسم داشته باشه؟اصلا چرا اومد به من پیشنهاد داد؟ این‌همه دختر تو این فکرا بودم که گوشیم زنگ خورد ناشناسس بود.جواب دادم از صداش فهمیدم جک هست(چه پروه پسره بزارش یک‌بلایی سه پسره بیارم😏😎)(علامت جک○علامت پائو♡)○:سلام عشقم♡:خیلی پرویی که زنگ‌زدی چرا‌بهم زنگ زدی ها؟به چه حقی؟تو‌ اسم عشقمو‌ به زبونت نیارعوضی ○:ببین ببخشید😔 ♡:ببخشید!خیلی روت زیاده😭😭🥺 از زبون♡:داشتم با جک حرف میزدم که یدفعه گوشی از دستم یکی کشید دقت کردم دیدم جیمین هست که داره با جک حرف میزنه و داره داد و فحش تهدیدش میکنه یکم خوشحال شدم🙂🙃 بدی که قطع کردازش تشکر کردم[علامت جیک○علامت جیمین☆علامت پائو ♡علامت کوون^]اززبون☆ دیدم پائو داره با یکسز تلفنی حرف میزنهو حرف از خیانت میزنه تا دیدم داره پائو گریه میکنه سریع گوشی ازش گرفتم و هرچی فحش وتهیدی بود کزدن و تلفنو رو قطع کردن واومد سمتم و ازم تشکرکرد♡:مرسی☆خواهش میکنم راستی به پیشنهادم فکر کردی؟🥺♡ :خب.... ار......ه فکر کردم🥺☆:خب ؟😢♡:خب راستش جوابم مثبت‌بود.(هعی خدا بده از این‌شانسا🙂 برم محو شم)☆:تاشنیدن این کلگه اومدم بغلش کردم🥳🥳🥳🥳🥳 از زبون^داشتم برای خودم قدم‌میزدم که دیدم جیمینپئو بغل کرده و داره میگه مرس خیلی دوست دارم‌و عاشقتم اونقدری عصبانی شدم که میخواستم‌برم رابطشونو خراب کنم که یک فکر ی به ذهنم رسید😈😈 گفتم حالا برات دارم اقای جیمین و خانموپائو