عشق اجباری🩸🔪
عشق اجباری🩸🔪
P3
ادمین ویو:بعد صبحانه
پارک هانول: فیلیکس کارت دعوت هارو پخش کردی؟
فلیکس: بله اقا فقط مال خاندان کیم و خاندان جعون مونده
هانول: برو به اونا هم بده زودد
فلیکس: چشم ولی چرا انقد عجله داری (خب بچه اگه یادتون باشه تو پارت یک گفتم پارک هانول کیه و حالا فلیکس دست راسته هانول اوکی:)
هانول : بلاخره وقته خبره رسیده (لبخند)
فلیکس: نکنه.......؟!
هانول: ارععع خودشه
فلیکس: واییی اوک من برم دیگ فعلا
جونگ کوک ویو: تو خونه تنها بودم چون جنی و مامان بابا رفته بودن خرید ک یدفعه آیفون خورد ک اجوما گف
اجوما: جونگ کوک پسرم یه آقایی میگه با آقای جعون کار دارم
جونگ کوک: اجوما شما برید من خودم میرم
اجوما: باشه پسرم:)
جونگ کوک: سلام شما؟
فلیکس: سلام آقای جعون من......
P3
ادمین ویو:بعد صبحانه
پارک هانول: فیلیکس کارت دعوت هارو پخش کردی؟
فلیکس: بله اقا فقط مال خاندان کیم و خاندان جعون مونده
هانول: برو به اونا هم بده زودد
فلیکس: چشم ولی چرا انقد عجله داری (خب بچه اگه یادتون باشه تو پارت یک گفتم پارک هانول کیه و حالا فلیکس دست راسته هانول اوکی:)
هانول : بلاخره وقته خبره رسیده (لبخند)
فلیکس: نکنه.......؟!
هانول: ارععع خودشه
فلیکس: واییی اوک من برم دیگ فعلا
جونگ کوک ویو: تو خونه تنها بودم چون جنی و مامان بابا رفته بودن خرید ک یدفعه آیفون خورد ک اجوما گف
اجوما: جونگ کوک پسرم یه آقایی میگه با آقای جعون کار دارم
جونگ کوک: اجوما شما برید من خودم میرم
اجوما: باشه پسرم:)
جونگ کوک: سلام شما؟
فلیکس: سلام آقای جعون من......
۵.۸k
۰۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.