پارت۲
ا.ت:کوک...*بدو بدو کردن و رفتن به کلاس*
ا.ت باورم نمیشه..
تهیونگ :چی باورت نمیشه؟...
ا.ت:*ترسیدن*هی!ترسیدم!...ببخشید..بخاطرامتحانامون...
تهیونگ:من تهیونگم تو چی؟...
ا.ت:من ا.ت هستم...خوشبختم تهیونگ...
تهیونگ:*لبخند زدن*میخوای امروز باهم بریم خونه؟زورت نمیکنم..
ا.ت:باشه حتما!خوشحال میشم!...
تهیونگ:*سرخ شدن*
چند ساعت بعد
تهیونگ : ا.ت!
ا.ت:تهیونگ!بریم...
راه افتادن...
ا.ت :خونه من همینجاست...مرسی ک رسوندیم:)
تهیونگ:خواهش میکنم...خدافظ..
ا.ت:خدافظ..
تهیونگ:*راه افتادن*
کوک:هی وایستا!...
ا.ت باورم نمیشه..
تهیونگ :چی باورت نمیشه؟...
ا.ت:*ترسیدن*هی!ترسیدم!...ببخشید..بخاطرامتحانامون...
تهیونگ:من تهیونگم تو چی؟...
ا.ت:من ا.ت هستم...خوشبختم تهیونگ...
تهیونگ:*لبخند زدن*میخوای امروز باهم بریم خونه؟زورت نمیکنم..
ا.ت:باشه حتما!خوشحال میشم!...
تهیونگ:*سرخ شدن*
چند ساعت بعد
تهیونگ : ا.ت!
ا.ت:تهیونگ!بریم...
راه افتادن...
ا.ت :خونه من همینجاست...مرسی ک رسوندیم:)
تهیونگ:خواهش میکنم...خدافظ..
ا.ت:خدافظ..
تهیونگ:*راه افتادن*
کوک:هی وایستا!...
۱.۸k
۳۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.