سناریو بی تی اس
وقتی دوست بابات بودند یه مهمونی گرفته بودن و شما هم دعوت بودید
نامجون : های … کانگ چیون معرفی نمیکنید این لیدی زیبا رو *به تو اشاره میکنه *
کانگ : معرفی میکنم دخترم کانگ میلی
میلی : خوشبختم
نامجون : همچنین لیدی * دستتو میگیره میبوسه *
———————————————
جین : خب خب میبینم که کانگ همراه دو بانو زیبا اومدن
میلی : مرسی
جین : البته به پای هندسام بودن من که نمیرسین
میلی : * لبخندی از ضایع شدن میزنی *
———————————————
یونگی : * بچم مثه برج زهر مار یه گوشه نشسته و تو میری سمتش *
میلی : ها..
یونگی : تهیونگ کجاییی … گفتی کارم داری … اومدم
———————————————
کانگ : سلام هوپی شی
هوپی : اوه اومدین .. منتظرتون بو… * یه نگاه به پشت سر کانگ میندازه و تو رو میبینه و به سمتت میاد * های لیدی
میلی : هایی
هوپی : وقتی تو رو دیدم انگار نور امیدی به سمتم اومد و من را میخواست از این تاریکی که در اون فرو رفتم نجات دهد بانو ممنونم
میلی : شما همین الان منو … دیدید .. یکم سرعت…
هوپی : هوش میخواهم برایت شعر بخوانم با من بیایید
میلی : بابااااااا * دستت رو میکشه و میبرت *
———————————————
جیمین : اوه لیدی شما کانگ میلی هستید
میای : اممم .. بله
جیمین : افتخار میدهند با هم برقصیم
میای : البته
جیمین : * لبخند ملیح در عین حال شیطتون *
———————————————
میلی : سلام .. کیم تهیونگ ؟
ته : اممم خودمم و شما ؟؟
میلی : کانگ میلی
ته : منظورت کیم میلیه ؟ درست شنیدم .. * خمار نگاهت میکنه *
میلی : اممم .. * میندازتت رو کولش و میبرتت به سمت اتاقش *
میلی : کمکککک
ته : * اسپنک میزنه بهت * بهتره صدات در نیاد بیبی
———————————————
جونگ کوک : خب خب ببین کی اینجاس آقای کانگ خوش اومدی
کانگ : ممنونم معرفی میکنم دخترم میلی
میلی : خوشبختم آقای جئون
کوک : هممم جئون میلی *اروم میگه * خیلی بهت میاد
میلی : جان ؟؟
کوک : هیچی (:
نامجون : های … کانگ چیون معرفی نمیکنید این لیدی زیبا رو *به تو اشاره میکنه *
کانگ : معرفی میکنم دخترم کانگ میلی
میلی : خوشبختم
نامجون : همچنین لیدی * دستتو میگیره میبوسه *
———————————————
جین : خب خب میبینم که کانگ همراه دو بانو زیبا اومدن
میلی : مرسی
جین : البته به پای هندسام بودن من که نمیرسین
میلی : * لبخندی از ضایع شدن میزنی *
———————————————
یونگی : * بچم مثه برج زهر مار یه گوشه نشسته و تو میری سمتش *
میلی : ها..
یونگی : تهیونگ کجاییی … گفتی کارم داری … اومدم
———————————————
کانگ : سلام هوپی شی
هوپی : اوه اومدین .. منتظرتون بو… * یه نگاه به پشت سر کانگ میندازه و تو رو میبینه و به سمتت میاد * های لیدی
میلی : هایی
هوپی : وقتی تو رو دیدم انگار نور امیدی به سمتم اومد و من را میخواست از این تاریکی که در اون فرو رفتم نجات دهد بانو ممنونم
میلی : شما همین الان منو … دیدید .. یکم سرعت…
هوپی : هوش میخواهم برایت شعر بخوانم با من بیایید
میلی : بابااااااا * دستت رو میکشه و میبرت *
———————————————
جیمین : اوه لیدی شما کانگ میلی هستید
میای : اممم .. بله
جیمین : افتخار میدهند با هم برقصیم
میای : البته
جیمین : * لبخند ملیح در عین حال شیطتون *
———————————————
میلی : سلام .. کیم تهیونگ ؟
ته : اممم خودمم و شما ؟؟
میلی : کانگ میلی
ته : منظورت کیم میلیه ؟ درست شنیدم .. * خمار نگاهت میکنه *
میلی : اممم .. * میندازتت رو کولش و میبرتت به سمت اتاقش *
میلی : کمکککک
ته : * اسپنک میزنه بهت * بهتره صدات در نیاد بیبی
———————————————
جونگ کوک : خب خب ببین کی اینجاس آقای کانگ خوش اومدی
کانگ : ممنونم معرفی میکنم دخترم میلی
میلی : خوشبختم آقای جئون
کوک : هممم جئون میلی *اروم میگه * خیلی بهت میاد
میلی : جان ؟؟
کوک : هیچی (:
۱۱.۰k
۱۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.