مافیای سختگیر فصل دوم part 14
ا.ت : باشه ( و میا رفت و ا.ت هم رفت خونه و در را زد و اجوما در را باز کرد و ا.ت اومد داخل و بعد از چند ساعت اجوما نهار را حاضر کرد و ا.ت نشست سر میز و بعد از خوردن غذا رفت بالا داخل اتاقش .. )
ا.ت ویو
نهار را که خوردم ... اومدم بالا داخل اتاقم .. یکم خوابم میومد ... برای همین تصمیم گرفتم که بخوابم و بعد حاضر بشم و با میا برم بار .. رفتم توی تختم و سیاهی مطلق...
( پرش زمان به ساعت ۶)
ا.ت ویو
چشمام را کم کم باز کردم و به ساعت نگاه کردم.... شتتتت ساعت شیشه ... یک ساعت دیگه میا میاد ... واییییی .. سریع از روی تخت بلند شدم و رفتم و یک حموم چند مینی گرفتم و اومدم بیرون و لباسی که با میا گرفتیم را هم پوشیدم و یه آرایش لایت کردم و موهام هم باز گذاشتم و بهشون حالت دادم و به ساعت نگاه کردم و دیدم چند دقیقه مونده به هفت ... از اتاق اومدم بیرون و ... خواستم به کوک زنگ بزنم .. اما با خودم گفتم که سورپرایزش را خراب نکنم .. که یهو زنگ در خورده شد .. و دیدم میاست...
میا : اوووو .. چقدر خوشگل شدی
ا.ت : ( خنده ) .. ممنون تو هم خوشگل شدی
میا : مرسی ... بریم دیرمون نشه
ا.ت : باشه .. بریم ( و از خونه با میا زدن بیرون و راه افتادند سمت بار و بعد از چند مین رسیدند و از ماشین پیاده شدند )
ا.ت ویو
با میا رسیدیم بار و از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل... طبق معمول بوی سیگار و الکل همه جا را پر کرده بود و با میا رفتیم سمت یکی از میز ها و نشستیم
ا.ت : .. پس اونی که قرار بود باهاش قرار بزاری کجاست
میا : .. حالا میاد ..
میا : راستی ...چی میخوری ا.ت
ا.ت : نه .. ممنون چیزی نمیخورم
میا : .. مگه میشه دختر .. یه چیزی سفارش بده
ا.ت : میا .. نمیخورم .
میا : .. باشه نخور .. ( و گارسون را صدا زد)
گارسون: .. چی میل دارید
میا : دوتا .. ۷۰ درصدی لطفاً
گارسون : .. چشم .. الان براتون میارم
ا.ت : .. میا .. مگه نگفتم نمیخورم
میا: ... همین یه امشبه.. ا.ت
ا.ت : اوووف .. باشه ( و بعد از چند مین گارسون اومد )
گارسون: .. بفرمایید
میا : ممنون ( و گارسون رفت و ا.ت و میا شروع کردن به خوردن و بعد از چند مین پسر ها اومدند)
ا.ت ویو
با میا شروع کردیم به خوردن و بعد از چند مین دیدیم .. اون پسری که میا باهاش قرار داشت با دوستش اومد .. ( نکته : پسری که میا باهاش قرار داشتم را با &و دوستش را با # نشون میدم )
& : سلام خانم ها
میا : سلام ..
#: سلام
ات : سلام ( و همه نشستند )
میا : ببخشید بدون شما .. شروع کردیم به خوردن
& : نه بابا این چه حرفیه.. راحت باشید .. راستی این خانم زیبا را به ما معرفی نمیکنید ( ا.ت را میگفت )
میا : اووو .. البته .. ایشون دوست من ا.ت هستن
#،& : خوشبختم
ا.ت : همچنین
میا : راستی .. شما ها چیزی نمیخورید
& : چرا .. الان سفارش میدیم ( و گارسون را صدا زد)
گارسون : چی میل دارید
& : چهار تا ۸۰ درصدی لطفاً
گارسون: چشم ( و رفت )
میا : اوو .. این چه کاری بود ما خودمون سفارش میدادیم ..
& : نه بابا این چه حرفیه مهمون من
میا : ممنون
ا.ت : میا چند لحظه با من میای .. کارت دارم
میا: حالا نشسته بودیم
ا.ت : .. ( زد به پای میا ) .. دو دقیقه بیشتر طول نمیکشه
میا : .. باشه ..
میا : ببخشید اقایون .. ما الان برمیگردیم
& : البته .. هر طور که راحتین ( و ا.ت دست میا را گرفت و باهم رفتند یه گوشه )
میا : ا.ت .. کجا.. داریم میریم
ا.ت : بیا .. ( و رفتند یه جا که صدای اهنگ کم باشه )
میا : خب .. میشنوم
ا.ت : .. میا .. اینا دیگه کین هان
میا: .. این همونه که میخواست باهام قرار بزاره دیگه
ا.ت : .. باشه .. اما چرا دارن برای ما الکل سفارش میدن اونم ۸۰ درصدی
میا : .. ا.ت .. بابا بیخیال... گفتم که همین یه شبه بزار خوش باشیم
ا.ت : اوووف .. از دست تو میا
میا : بیا بریم ..
ا.ت : تو برو .. من میرم دستشویی
میا : باشه ( و رفت و ...)
پارت ۱۴ تموم شد ✨
شرط:
لایک : ۶۰
کامنت : ۴۰
فالور: ۵۰۰
ا.ت ویو
نهار را که خوردم ... اومدم بالا داخل اتاقم .. یکم خوابم میومد ... برای همین تصمیم گرفتم که بخوابم و بعد حاضر بشم و با میا برم بار .. رفتم توی تختم و سیاهی مطلق...
( پرش زمان به ساعت ۶)
ا.ت ویو
چشمام را کم کم باز کردم و به ساعت نگاه کردم.... شتتتت ساعت شیشه ... یک ساعت دیگه میا میاد ... واییییی .. سریع از روی تخت بلند شدم و رفتم و یک حموم چند مینی گرفتم و اومدم بیرون و لباسی که با میا گرفتیم را هم پوشیدم و یه آرایش لایت کردم و موهام هم باز گذاشتم و بهشون حالت دادم و به ساعت نگاه کردم و دیدم چند دقیقه مونده به هفت ... از اتاق اومدم بیرون و ... خواستم به کوک زنگ بزنم .. اما با خودم گفتم که سورپرایزش را خراب نکنم .. که یهو زنگ در خورده شد .. و دیدم میاست...
میا : اوووو .. چقدر خوشگل شدی
ا.ت : ( خنده ) .. ممنون تو هم خوشگل شدی
میا : مرسی ... بریم دیرمون نشه
ا.ت : باشه .. بریم ( و از خونه با میا زدن بیرون و راه افتادند سمت بار و بعد از چند مین رسیدند و از ماشین پیاده شدند )
ا.ت ویو
با میا رسیدیم بار و از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل... طبق معمول بوی سیگار و الکل همه جا را پر کرده بود و با میا رفتیم سمت یکی از میز ها و نشستیم
ا.ت : .. پس اونی که قرار بود باهاش قرار بزاری کجاست
میا : .. حالا میاد ..
میا : راستی ...چی میخوری ا.ت
ا.ت : نه .. ممنون چیزی نمیخورم
میا : .. مگه میشه دختر .. یه چیزی سفارش بده
ا.ت : میا .. نمیخورم .
میا : .. باشه نخور .. ( و گارسون را صدا زد)
گارسون: .. چی میل دارید
میا : دوتا .. ۷۰ درصدی لطفاً
گارسون : .. چشم .. الان براتون میارم
ا.ت : .. میا .. مگه نگفتم نمیخورم
میا: ... همین یه امشبه.. ا.ت
ا.ت : اوووف .. باشه ( و بعد از چند مین گارسون اومد )
گارسون: .. بفرمایید
میا : ممنون ( و گارسون رفت و ا.ت و میا شروع کردن به خوردن و بعد از چند مین پسر ها اومدند)
ا.ت ویو
با میا شروع کردیم به خوردن و بعد از چند مین دیدیم .. اون پسری که میا باهاش قرار داشت با دوستش اومد .. ( نکته : پسری که میا باهاش قرار داشتم را با &و دوستش را با # نشون میدم )
& : سلام خانم ها
میا : سلام ..
#: سلام
ات : سلام ( و همه نشستند )
میا : ببخشید بدون شما .. شروع کردیم به خوردن
& : نه بابا این چه حرفیه.. راحت باشید .. راستی این خانم زیبا را به ما معرفی نمیکنید ( ا.ت را میگفت )
میا : اووو .. البته .. ایشون دوست من ا.ت هستن
#،& : خوشبختم
ا.ت : همچنین
میا : راستی .. شما ها چیزی نمیخورید
& : چرا .. الان سفارش میدیم ( و گارسون را صدا زد)
گارسون : چی میل دارید
& : چهار تا ۸۰ درصدی لطفاً
گارسون: چشم ( و رفت )
میا : اوو .. این چه کاری بود ما خودمون سفارش میدادیم ..
& : نه بابا این چه حرفیه مهمون من
میا : ممنون
ا.ت : میا چند لحظه با من میای .. کارت دارم
میا: حالا نشسته بودیم
ا.ت : .. ( زد به پای میا ) .. دو دقیقه بیشتر طول نمیکشه
میا : .. باشه ..
میا : ببخشید اقایون .. ما الان برمیگردیم
& : البته .. هر طور که راحتین ( و ا.ت دست میا را گرفت و باهم رفتند یه گوشه )
میا : ا.ت .. کجا.. داریم میریم
ا.ت : بیا .. ( و رفتند یه جا که صدای اهنگ کم باشه )
میا : خب .. میشنوم
ا.ت : .. میا .. اینا دیگه کین هان
میا: .. این همونه که میخواست باهام قرار بزاره دیگه
ا.ت : .. باشه .. اما چرا دارن برای ما الکل سفارش میدن اونم ۸۰ درصدی
میا : .. ا.ت .. بابا بیخیال... گفتم که همین یه شبه بزار خوش باشیم
ا.ت : اوووف .. از دست تو میا
میا : بیا بریم ..
ا.ت : تو برو .. من میرم دستشویی
میا : باشه ( و رفت و ...)
پارت ۱۴ تموم شد ✨
شرط:
لایک : ۶۰
کامنت : ۴۰
فالور: ۵۰۰
۳۸.۹k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.