ولی میا اونجا نبود تیهونگ تیهونگ هه سو رو برد اتاق و رفت

ولی میا اونجا نبود تیهونگ تیهونگ هه سو رو برد اتاق و رفت پیش اجوما

تیهونگ: ام اجوما غذا نداریم
اجوما: چرا پسرم داریم
تیهونگ:چیه
اجوما: دوکبوکی کیمچی
تیهونگ: مرسی اجوما
اجوما: خواهش
(الامت ها تیهونگ- هه سو+ اجوما, میا*)
-اجوما هر وقت اون دختره بیدار شد بگو لباسش رو عوض کنه و بیاد پایین تا غذا رو با هم بخوریم

,باشه پسرم

هه سو ویو
اخ اینجا کجاست ججییغغ نه نه که یه زن مسن اومد تو
,چ...چی...شد...شده... دختر...م
+من کجام
,شما خونه ی تیهونگ هستی عزیزم
+چیییی (داد)
,دخترم لباست رو عوض کن و بیا پایین
+ب...با..باشه
بعد رفتن اجوما یه لباس سفید برداشتم و یه شلوار صورتی یه کتونی سفید پوشیدم و رفتم پایین که.....



سلام ببخشید حالم اصلا خوب نبود نتونستم فیک بزارم عمل داشتم بازم ببخشید خوب
10 تا لایک
و کامنت بدون تکرار
love you