فیک .... عشق تغییر می کند و می تواند تغییر دهد
part .20
ویو راوی *
تو بار اوضاع یکم اینجوری پیش میره که سر و کله کوک پیدا میشه
اون برای عذر خواهی اومده
_ ت .. ت ... تو ؟ بازم ؟ مگه نگ........
( کوک دستشو میزاره رو لب درا به نشانه سکوت )
٪ سلام نامی میدونم حالت ازم بهم می خوره اما از جفتتون می خوام بهم گوش بدین امشب . فقط چند دقیقه بسمه
_ با چه رویی اینجایی ؟
+ اشکال نداره گوش می دیم ( رو به درا که آروم باشه )
٪ قضیه از اون جایی شروع میشه که پدرامون سر لج بازی یه کارایی تو دوره جوونیشون انجام میدن اونا هم با هم رفیق بودن همین باعث میشه که رابطشون بهم بخوره و یه سو تفاهم پدرمو به کشتن میده اونم زمانی که من فقط یه ماهه بودم برای همین سالها برنامه ریختم که این به اصطلاح انتقامو از پسرش یعنی تو بگیرم ... اما من سخت در اشتباه بودم در واقع تو هیچ اشتباهی نکردی و این درکم رو به درا مدیونم .. میدونم مقصرم اما فقط یه فرصت می خوام تا جبران کنم ....
_ ببخشید من بر می گردم ( درا میره تا هوا بخوره اشک هاش جاری میشه تازه متوجه این میشه که کوک خیلی تغییر کرده و اون زود قضاوتش کرده بود )
+ ما که بخشیدیمت برو پیش درا اون از همه مهم تره چون قلبش شکسته
٪ پس من بر می گردم
......................
٪ درا درا وایسا
_ کوک چرا آخه چرا ..
٪ ( کوک درا رو بغل می کنه ) آروم باش عزیزم آروم دلکم میدونی چقدر دلم تنگت بود ؟
_ بی شعور جذاب چرا زود تر بهم نگفتی چرا گذاشتی این همه درد و تحمل کنم ؟ ها ؟ ( در حال گفتن این کلمات به سینه کوک می زنه )
٪ میدونم آروم دیگه تمومه اون کابوس دیگه تمومه من پیشتم به عنوان یه وکیل نه هیجینی که می شناختی ....
ویو راوی *
تو بار اوضاع یکم اینجوری پیش میره که سر و کله کوک پیدا میشه
اون برای عذر خواهی اومده
_ ت .. ت ... تو ؟ بازم ؟ مگه نگ........
( کوک دستشو میزاره رو لب درا به نشانه سکوت )
٪ سلام نامی میدونم حالت ازم بهم می خوره اما از جفتتون می خوام بهم گوش بدین امشب . فقط چند دقیقه بسمه
_ با چه رویی اینجایی ؟
+ اشکال نداره گوش می دیم ( رو به درا که آروم باشه )
٪ قضیه از اون جایی شروع میشه که پدرامون سر لج بازی یه کارایی تو دوره جوونیشون انجام میدن اونا هم با هم رفیق بودن همین باعث میشه که رابطشون بهم بخوره و یه سو تفاهم پدرمو به کشتن میده اونم زمانی که من فقط یه ماهه بودم برای همین سالها برنامه ریختم که این به اصطلاح انتقامو از پسرش یعنی تو بگیرم ... اما من سخت در اشتباه بودم در واقع تو هیچ اشتباهی نکردی و این درکم رو به درا مدیونم .. میدونم مقصرم اما فقط یه فرصت می خوام تا جبران کنم ....
_ ببخشید من بر می گردم ( درا میره تا هوا بخوره اشک هاش جاری میشه تازه متوجه این میشه که کوک خیلی تغییر کرده و اون زود قضاوتش کرده بود )
+ ما که بخشیدیمت برو پیش درا اون از همه مهم تره چون قلبش شکسته
٪ پس من بر می گردم
......................
٪ درا درا وایسا
_ کوک چرا آخه چرا ..
٪ ( کوک درا رو بغل می کنه ) آروم باش عزیزم آروم دلکم میدونی چقدر دلم تنگت بود ؟
_ بی شعور جذاب چرا زود تر بهم نگفتی چرا گذاشتی این همه درد و تحمل کنم ؟ ها ؟ ( در حال گفتن این کلمات به سینه کوک می زنه )
٪ میدونم آروم دیگه تمومه اون کابوس دیگه تمومه من پیشتم به عنوان یه وکیل نه هیجینی که می شناختی ....
۲.۱k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.