پارت 2
#پارت_2
از پنج سالگی بابام مجبورم میکرد که کار کنم.
توی سرما و گرما باید کار میکردم
مبادا اگر شب بدون پول برمیگشتم خونه...
درست بود که وضع مالیه خوبی داشتیم ولی اون هیچ وقت برای من کاری نمیکرد.
همیشه باید برای ناهار و شام نون خالی میخوردم.
اون اصلا براش مهم نبود من چم شده..
گشنمه یا تشنه
از پنج سالگی بابام مجبورم میکرد که کار کنم.
توی سرما و گرما باید کار میکردم
مبادا اگر شب بدون پول برمیگشتم خونه...
درست بود که وضع مالیه خوبی داشتیم ولی اون هیچ وقت برای من کاری نمیکرد.
همیشه باید برای ناهار و شام نون خالی میخوردم.
اون اصلا براش مهم نبود من چم شده..
گشنمه یا تشنه
۶۴۹
۲۳ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.