عشق مافیایی من:)
عشق مافیایی من:)
P_12
تقریبا ۱ ساعت دیگه مهمونی شروع می شد اجوما کفت هر کسی که می خواد می تونه ی لباس خوب بپوشه و تو مهمونی شرکت کنه و منی که به زور از این و اون ور تو این دوماه یکم لباس برای خودم جمع کردم داشتم دسر هارو آماده می کردم دیدم جیا نیست از دست این دختره اوففف که یهو ی دستی روی
شونه هام احساس کردم فهمیدم که جیا هست منم بدون این که بهش نگاه کنم یکی با پا زدم تو رون پاش که صدای داد مردونه ای بلند شد ترسیدم برگشتم دیدم اربابه همینطوری خشکم زده بود که
یونگی: هعی چته تو
ات:ا..ار..ارباب ب..بخشید
یونگی:می خواستم بپرسم کارا چطور پیش می ره زدی ناقصم کردی
اومد بلند بشه که
ات: می خواین کمکتون کنم
یونگی: بیا
رفتم و از با بازوش کرفتم و تا اتاق بردمش
که یهو کنترل همه چیز از دستم خارج شد
یونگی ویو🍊
داشت آروم می زاشتم رو تخت منم کشیدش رو تخت و روش خیمه زدم نمی دونم چرا ولی
کارمو ادامه دادم
ات ویو
کشوندم روی تخت وبرگشت روم و خیمه زد منم فقط از این کارش خشکم زده بود آروم اما محکم شروع به مکیدن لبام شد و من فقط با چشمای باز بدن خشک زده ام نگاش می کردم این کارش حدود دو دقیقه ادامه داشت ولی برای من این دو دقیقه دوسال بود
از روم پاشد و از اتاق خارج شد یعنی چی کاری که می خوای رو با طرف می کنی و بعد ولش می کنی آخه لعنتی (عنتر میمون درست صحبت کن🔪)
ادامه دارد.....
P_12
تقریبا ۱ ساعت دیگه مهمونی شروع می شد اجوما کفت هر کسی که می خواد می تونه ی لباس خوب بپوشه و تو مهمونی شرکت کنه و منی که به زور از این و اون ور تو این دوماه یکم لباس برای خودم جمع کردم داشتم دسر هارو آماده می کردم دیدم جیا نیست از دست این دختره اوففف که یهو ی دستی روی
شونه هام احساس کردم فهمیدم که جیا هست منم بدون این که بهش نگاه کنم یکی با پا زدم تو رون پاش که صدای داد مردونه ای بلند شد ترسیدم برگشتم دیدم اربابه همینطوری خشکم زده بود که
یونگی: هعی چته تو
ات:ا..ار..ارباب ب..بخشید
یونگی:می خواستم بپرسم کارا چطور پیش می ره زدی ناقصم کردی
اومد بلند بشه که
ات: می خواین کمکتون کنم
یونگی: بیا
رفتم و از با بازوش کرفتم و تا اتاق بردمش
که یهو کنترل همه چیز از دستم خارج شد
یونگی ویو🍊
داشت آروم می زاشتم رو تخت منم کشیدش رو تخت و روش خیمه زدم نمی دونم چرا ولی
کارمو ادامه دادم
ات ویو
کشوندم روی تخت وبرگشت روم و خیمه زد منم فقط از این کارش خشکم زده بود آروم اما محکم شروع به مکیدن لبام شد و من فقط با چشمای باز بدن خشک زده ام نگاش می کردم این کارش حدود دو دقیقه ادامه داشت ولی برای من این دو دقیقه دوسال بود
از روم پاشد و از اتاق خارج شد یعنی چی کاری که می خوای رو با طرف می کنی و بعد ولش می کنی آخه لعنتی (عنتر میمون درست صحبت کن🔪)
ادامه دارد.....
۲.۶k
۰۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.