|☕️| گویی به من ننگر به من چون عاشقان خسته دل گویم مگر مم
|☕️| گویی به من ننگر به من چون عاشقان خسته دل گویم مگر ممکن بود دل از نگاهت برکنم؟
گویی به من نشنو مرا همچون نوای عاشقان
گویم مگر ممکن بود دل از صدایت برکنم؟
با عجز میگویم تورا بوسیدنت بر من ببخشش
گویم مگر ممکن بود دل از لبانت برکنم؟
با ناز میگویی مرا برکن ز من دل،میرویم
می گویم مگر ممکن بود دل از خدایت برکنی؟
گویی به من نشنو مرا همچون نوای عاشقان
گویم مگر ممکن بود دل از صدایت برکنم؟
با عجز میگویم تورا بوسیدنت بر من ببخشش
گویم مگر ممکن بود دل از لبانت برکنم؟
با ناز میگویی مرا برکن ز من دل،میرویم
می گویم مگر ممکن بود دل از خدایت برکنی؟
۱.۴k
۰۲ آذر ۱۴۰۳