جراح من 💙S2/P9
جراح من 💙S2/P9
آهنگ پیشنهادی: Lilith (Suga / Halsey)
---------------------------------------------------------------
یجی : لطفا منو ببخشید*با التماس *
نامجون: *نگاه سرد*
یجی:*جلوی نامی زانو زده*
یجی : واقعاااااااااا. منو ببخشیننننننننننننن *گریههههه*
نامجون:فقط یک راه داره
یجی : هر چی باشه قبول میکنم*گریه شدید*
یجی : من برای درمان برادرم مجبور شدم*گریهههههههههههههه*
نامجون: تنها راهش اینه که بگی برای کی کار میکنی؟....
یجی: ... ها؟*تعجب ، با چشمای اشکی نامجون رو نگاه کرد*
نامجون: نشنیدی؟*سرد*
یجی: * نفس نفس زدن*
نامجون: من پروندتو خوندم...اما وقتی تحقیق کردم هیچی سرجاش نبود
یجی: یعنی چی؟*بغض*
نامجون: یه هویت جعلی بریا خودت ساختی که دو سال توی بیمارستان بوسان کار کردی اما .... هیچ کس با این این هویت اوناج هیچ وقت کار نکرده
یجی: .....*گریه آروم*
(گوشی نامجون زنگ خورد)
نامجون: *آرام با قدم های محکم به سمت میزش رفت*
یجی: *هنوز زو زانو هاشه*
نامجون: بله؟
***:.......
نامجون:الان پیش منه! میتونی بیا ببریشی
یجی:*اصلا حواسش نیست داره گریه میکنه*
نامجون: *رو به یجی* فکر نمیکردی ممکنه گیر بیوفتی؟
یجی:
نامجون:*پوزخند*
*صدای در*
نامجون: بیا تو!
(جین اومد تو)
جین: صبح بخیر دکتر کیم*لبخند*
نامجون: صبح بخیر ....*خنده*
*یجی دقت کرد ، در بازه و حواس جین و نامجون بهش نیست اروم اروم اتاق رو ترک کردو الفرار*
یجی: چه اوضاع افتضاحی بود*دویدن و اشکاشو پاک میکرد*
*10 دقیقه بعد*
جیهوپ: داره نزدیک ماشینش میشه...*با گوشی توی گوشش با نامجون و جین در ارتباطه*
نامجون: خوبه...
* * *
یجی: خوب شد تونستم از دستش فرار کنم....
(صدای گوشی یجی)
یجی: او شت الان؟*رفت توی ماشینش نشست*
یجی: بله آجوما
***: کارت تموم شد؟
یجی: بله الان نامجون قضیه رو میدونه اما...
***: اما چی؟
یجی: چجوری بگم الان اون پسره عوضی دنبال منه! فک میکنه میتونه کاری کنه*خنده*
***: کراقب خودت باش...اون پسر غیر قابل پیشبینیه
یجی: من حواسم هست اجوما*دستشو کرد توی موهاش*
***: سریع از بیمارستان خارج شو!
یجی: چش...*چشمش خورد به آینه عقب ماشینش*
***: دختر .... الو؟!
یجی: *گوشی از دستش سُر خورد*
نامجون:*با خنثی ترین حالت ممکن یجی رو نگاه میکرد*
یجی: *قطرات اشک از روی گونه یجی سُر میخوردن*
نامجون: ادامه میدادی!*ابروشو داد بالا*
یجی:*جیغغغغغغغغغغغغ/ در ماشین باز کرد اود فرار کنه که جین جلوشو گرفت*
(اون طرفی که داشت با یجی حرف میزد گوشی رو قطع کرد و گوشی رو هک کرد)
جین: کجا کجا؟؟ شما فعلا مهمون ما میمونین*لبخند*
نامجون: *دستمال که ماده بیهوشی قوی روش ریخته بود رو جلوی دهن یجی گذاشت*
یجی:*دستا پا میزد تا فرار کنه اما جین دستو پاشو گرفته بود*
____________________________________________________
شرایط پارت بعدی: 15 تا لایک و 14 تا کامنت
اینه که میتانینی برسانین؟
آهنگ پیشنهادی: Lilith (Suga / Halsey)
---------------------------------------------------------------
یجی : لطفا منو ببخشید*با التماس *
نامجون: *نگاه سرد*
یجی:*جلوی نامی زانو زده*
یجی : واقعاااااااااا. منو ببخشیننننننننننننن *گریههههه*
نامجون:فقط یک راه داره
یجی : هر چی باشه قبول میکنم*گریه شدید*
یجی : من برای درمان برادرم مجبور شدم*گریهههههههههههههه*
نامجون: تنها راهش اینه که بگی برای کی کار میکنی؟....
یجی: ... ها؟*تعجب ، با چشمای اشکی نامجون رو نگاه کرد*
نامجون: نشنیدی؟*سرد*
یجی: * نفس نفس زدن*
نامجون: من پروندتو خوندم...اما وقتی تحقیق کردم هیچی سرجاش نبود
یجی: یعنی چی؟*بغض*
نامجون: یه هویت جعلی بریا خودت ساختی که دو سال توی بیمارستان بوسان کار کردی اما .... هیچ کس با این این هویت اوناج هیچ وقت کار نکرده
یجی: .....*گریه آروم*
(گوشی نامجون زنگ خورد)
نامجون: *آرام با قدم های محکم به سمت میزش رفت*
یجی: *هنوز زو زانو هاشه*
نامجون: بله؟
***:.......
نامجون:الان پیش منه! میتونی بیا ببریشی
یجی:*اصلا حواسش نیست داره گریه میکنه*
نامجون: *رو به یجی* فکر نمیکردی ممکنه گیر بیوفتی؟
یجی:
نامجون:*پوزخند*
*صدای در*
نامجون: بیا تو!
(جین اومد تو)
جین: صبح بخیر دکتر کیم*لبخند*
نامجون: صبح بخیر ....*خنده*
*یجی دقت کرد ، در بازه و حواس جین و نامجون بهش نیست اروم اروم اتاق رو ترک کردو الفرار*
یجی: چه اوضاع افتضاحی بود*دویدن و اشکاشو پاک میکرد*
*10 دقیقه بعد*
جیهوپ: داره نزدیک ماشینش میشه...*با گوشی توی گوشش با نامجون و جین در ارتباطه*
نامجون: خوبه...
* * *
یجی: خوب شد تونستم از دستش فرار کنم....
(صدای گوشی یجی)
یجی: او شت الان؟*رفت توی ماشینش نشست*
یجی: بله آجوما
***: کارت تموم شد؟
یجی: بله الان نامجون قضیه رو میدونه اما...
***: اما چی؟
یجی: چجوری بگم الان اون پسره عوضی دنبال منه! فک میکنه میتونه کاری کنه*خنده*
***: کراقب خودت باش...اون پسر غیر قابل پیشبینیه
یجی: من حواسم هست اجوما*دستشو کرد توی موهاش*
***: سریع از بیمارستان خارج شو!
یجی: چش...*چشمش خورد به آینه عقب ماشینش*
***: دختر .... الو؟!
یجی: *گوشی از دستش سُر خورد*
نامجون:*با خنثی ترین حالت ممکن یجی رو نگاه میکرد*
یجی: *قطرات اشک از روی گونه یجی سُر میخوردن*
نامجون: ادامه میدادی!*ابروشو داد بالا*
یجی:*جیغغغغغغغغغغغغ/ در ماشین باز کرد اود فرار کنه که جین جلوشو گرفت*
(اون طرفی که داشت با یجی حرف میزد گوشی رو قطع کرد و گوشی رو هک کرد)
جین: کجا کجا؟؟ شما فعلا مهمون ما میمونین*لبخند*
نامجون: *دستمال که ماده بیهوشی قوی روش ریخته بود رو جلوی دهن یجی گذاشت*
یجی:*دستا پا میزد تا فرار کنه اما جین دستو پاشو گرفته بود*
____________________________________________________
شرایط پارت بعدی: 15 تا لایک و 14 تا کامنت
اینه که میتانینی برسانین؟
۲.۸k
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.