we were in love...
part ²
من عاشق ا.ت بودم اما اون بود که وقتی به خاطر کارمون از هم فاصله گرفتیم دیگه بهم اهمیت نداد و باهام لج میکرد و با هر پسری گرم میگرفت از اون موقع اتاقامون جدا شد و برای هم حکم همخونه داریم
با اعضای تیمم به سمت اتاق جلسه حرکت کردیم بعد چن دقیقه ا.ت هم به همراه اعضای تیمش اومد بدون توجه به هم به کارمون ادامه میدادیم
(علامت ا.ت علامت جونگکوک_ )
خب همونطور که میدونید برای توسعه شرکت و برندمون باید تغییراتی توی شرکت ایجاد کنیم
طبقه ی پایین باید ی رستوران داشته باشه تا مشتری هایی که برای خرید میان بتونن ازش استفاده کنن همچنین دکور رو باید تغییر بدیم و اما بچه هایی که میان همونطور که میبینید خیلی شلوغ میشه و سر و صدا میکنن و ایجا هم جای این کار ها نیست اما مجبوریم که ی اتاقی هم اختصاص بدیم برای بچه ها تا والدین اونا رو اونجا بزارن و باعث شلوغی سالن نشه
اما درباره ی سهام شرکت *اشاره به منشیش
=خب ما ی درخواست از طرف آقای هونگ داشتیم برای شراکت و میتونه برامون سود داشته باشه
_اما ممکنه شرکت ضرر جدی ببینه من ی پیشنهاد بهتر دارم برای ما ی درخواست از طرف شرکت آقای جانگ اومده که سابقه ی کاری خوبی داشتن و پیشرفت بالایی داشتن
خب بنابراین رای گیری میکنیم بین اعضای تیم
رای گیری کردیم بیشتر رای ها برای آقا جانگ بود و کمی دربارش تحقیق کرده بودم پس ارائه دادم
جلسه تموم شد به طرف دفترم رفتم و کارامو انجام دادم
نگاهی به ساعت انداختم 12:00 شب بود کتم و کیفم رو برداشتم و از در خارج شدم شرکت کسی نبود به اتاق ا.ت نگاهی انداختم چراغش هنوز روشن بود نمیخواد بیاد خونه؟ ولش کن به من چه
رفتم خونه و روی تخت دراز کشیدم که طولی نکشید و خوابم برد
ویو ا.ت
تقریبا ساعت1:00 شب بود فکر کنم جونگکوک تا الان رفته باشه پس تصمیم گرفتم با منشی کیم بریم بنوشیم
من عاشق ا.ت بودم اما اون بود که وقتی به خاطر کارمون از هم فاصله گرفتیم دیگه بهم اهمیت نداد و باهام لج میکرد و با هر پسری گرم میگرفت از اون موقع اتاقامون جدا شد و برای هم حکم همخونه داریم
با اعضای تیمم به سمت اتاق جلسه حرکت کردیم بعد چن دقیقه ا.ت هم به همراه اعضای تیمش اومد بدون توجه به هم به کارمون ادامه میدادیم
(علامت ا.ت علامت جونگکوک_ )
خب همونطور که میدونید برای توسعه شرکت و برندمون باید تغییراتی توی شرکت ایجاد کنیم
طبقه ی پایین باید ی رستوران داشته باشه تا مشتری هایی که برای خرید میان بتونن ازش استفاده کنن همچنین دکور رو باید تغییر بدیم و اما بچه هایی که میان همونطور که میبینید خیلی شلوغ میشه و سر و صدا میکنن و ایجا هم جای این کار ها نیست اما مجبوریم که ی اتاقی هم اختصاص بدیم برای بچه ها تا والدین اونا رو اونجا بزارن و باعث شلوغی سالن نشه
اما درباره ی سهام شرکت *اشاره به منشیش
=خب ما ی درخواست از طرف آقای هونگ داشتیم برای شراکت و میتونه برامون سود داشته باشه
_اما ممکنه شرکت ضرر جدی ببینه من ی پیشنهاد بهتر دارم برای ما ی درخواست از طرف شرکت آقای جانگ اومده که سابقه ی کاری خوبی داشتن و پیشرفت بالایی داشتن
خب بنابراین رای گیری میکنیم بین اعضای تیم
رای گیری کردیم بیشتر رای ها برای آقا جانگ بود و کمی دربارش تحقیق کرده بودم پس ارائه دادم
جلسه تموم شد به طرف دفترم رفتم و کارامو انجام دادم
نگاهی به ساعت انداختم 12:00 شب بود کتم و کیفم رو برداشتم و از در خارج شدم شرکت کسی نبود به اتاق ا.ت نگاهی انداختم چراغش هنوز روشن بود نمیخواد بیاد خونه؟ ولش کن به من چه
رفتم خونه و روی تخت دراز کشیدم که طولی نکشید و خوابم برد
ویو ا.ت
تقریبا ساعت1:00 شب بود فکر کنم جونگکوک تا الان رفته باشه پس تصمیم گرفتم با منشی کیم بریم بنوشیم
۶۳۶
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.