با من از چشمانت بڪَو ، ڪه میخانه اے ست در نهانِ جانم ،، از باد بڪَو ،، از باران ،، از آب و آینہ ،، براے زنے که سالهاست اشتیاقِ ،، معتڪف شدن در معبد چشمانت را ، بہ انتظار یڪ شب ،، مستے است ،،،
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.