رمان عشق زیبا 💜💜
عشق زیبا 💜
پارت 4💜
دیانا*رفتم کار هارو انجام دادم یه دختره بود اسمش نیکا بود گفتم نیکا
نیکا *جانم
دیانا* ارسلان مهربونه یا مثل امیر علی وحشی اهل اون چرت پرت هاست
نیکا*نه اصل خیلی مهربونه ادم پاکی دوساله میشناسمش
(نیکا یک سال از دیانا بزرگ تره ارسلان چهار از سال دیانا 17سالشه نیکا 18 سالشه ارسلان 21سالهشه )
دیانا *ساعت چنده ؟
نیکا*8/30 دقیقه
من برم به مامانم سر بزنم اتاقش کجاست ؟
نیکا*بالا سمت چپ درش قهوهای تیره است
دیانا *ممنون
نیکا*خواهش میکنم عزیزم
ارسلان*دیدم دیانا داره میاد بالا گفتم سلام
دیانا*سلام اقا خوبی هستید
ارسلان*اره ممنون کجا می خواهی بری ؟
دیانا*پیش مامانم اگه از نظر شما مشکلی نیست
ارسلان*نه اصلا برو
دیانا *ممنون *تو دلش واقعا مهربونه است *راستی
ارسلان*چیزی می خواهی بگی ؟
دیانا*امیر علی چی شده
ارسلان*خیلی عصبانی شدم گفتم مهم نیست با نیم داد
دیانا *شاید مامانم از به پرسه
ارسلان*الان اونجا بودم
دیانا *رفتم تو اتاق سلام
مامان دیانا اسمش آزیتا است اسم واقعی مامان دیانا را یادم نمی یاد 😌😌😌😌😌😌
آزیتا*سلام مامان
.......
لایک کنید وگرنه پارت نمی زارم😉
پارت 4💜
دیانا*رفتم کار هارو انجام دادم یه دختره بود اسمش نیکا بود گفتم نیکا
نیکا *جانم
دیانا* ارسلان مهربونه یا مثل امیر علی وحشی اهل اون چرت پرت هاست
نیکا*نه اصل خیلی مهربونه ادم پاکی دوساله میشناسمش
(نیکا یک سال از دیانا بزرگ تره ارسلان چهار از سال دیانا 17سالشه نیکا 18 سالشه ارسلان 21سالهشه )
دیانا *ساعت چنده ؟
نیکا*8/30 دقیقه
من برم به مامانم سر بزنم اتاقش کجاست ؟
نیکا*بالا سمت چپ درش قهوهای تیره است
دیانا *ممنون
نیکا*خواهش میکنم عزیزم
ارسلان*دیدم دیانا داره میاد بالا گفتم سلام
دیانا*سلام اقا خوبی هستید
ارسلان*اره ممنون کجا می خواهی بری ؟
دیانا*پیش مامانم اگه از نظر شما مشکلی نیست
ارسلان*نه اصلا برو
دیانا *ممنون *تو دلش واقعا مهربونه است *راستی
ارسلان*چیزی می خواهی بگی ؟
دیانا*امیر علی چی شده
ارسلان*خیلی عصبانی شدم گفتم مهم نیست با نیم داد
دیانا *شاید مامانم از به پرسه
ارسلان*الان اونجا بودم
دیانا *رفتم تو اتاق سلام
مامان دیانا اسمش آزیتا است اسم واقعی مامان دیانا را یادم نمی یاد 😌😌😌😌😌😌
آزیتا*سلام مامان
.......
لایک کنید وگرنه پارت نمی زارم😉
۳.۲k
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.