ادامه پارت دو
ادامه پارت دو
ویو سوجون
ک ا.ت صدام کرد
+:سوجون.
◇:هوم
+:گشنمه
ب ساعتم نگاه کردم ۱ ساعت دیگه مونده بود
◇:ی ساعت مونده
+:اه خدا لعنتشون کنه
استاد:خب بچه ها تا ی دانش اموز دیگه بیاد من خودمو معرفی میکنم ،من لی نام گو هستم و این ترم با شمام
ی نفر:استاد فقد این ترم هستید؟مشکلی پیش اومده؟
استاد :مشکل که نه ولی همسرم باردار شده و من باید پیشش باشم پس ی مدت کوتاهی استادتونم.
منو ا.ت ک داشتیم جلوی خندمونو میگرفتیم بهم نگا کردیم (بنظرم میدونین چرا این دوتا میخندن🗿📿)
تق تق(مثلا در زدن)
ی پسر با موهای صاف و عینک گرد و لباس مرتب اومد تو
استاد:او اینم دانش اموز جدید بیا پسرم خودتو معرفی کن و بعدم بشین
؟:بله چشم ،سلام من تهیونگ هستم کیم تهیونگ امیدوارم باهم کنار بیایم.
ویو ا.ت
تهیونگ؟چ اسم اشنایی...اها لونا دربارش بهم گفته بود ولی بنظر نمیاد این اون تهیونگ باشه...(لونا و ا.ت باهم مجازی دوستن ولی هنوز همو ندیدن و نمیدونن ک ت ی مدرسه و ی کلاسن اون دخترم ک ب ا.ت و گوشیش با تعجب نگاه کرد لونا بود)
لونا ویو
ینی ممکنه خودش باشه؟ازش بپرسم بد نی؟اگر پیام بدم ببینم خودشه چیکا کنم؟
تو همین فکرا بودم ک جیمین صدام زد
(بقل دستی لونا جیمینه)[ج .م مینوسمش]
ج.م:لو نا ، لونا هییی
لونا:ها ها چیه
ج.م :رفتی ت فکر و ب اون دختره نگا میکنی نکنه عاشق شدی <پوزخند>
لونا :ای کصافت نخیرممم،یادته ی دوست مجازی داشتم؟
ج.م :همون ا.ت؟
لونا:اوهوم
یدفه ی دختره گف :استاد ببخشین لونا و جیمین بهتون گوش نمیدن(اییی دختره گوه)
استاد : لونا؟
لونا:ن استاد فقد ی دقه جیمین گف خدکارمو بدم منم گفتم کدوم همین(اره اره همیننن)
استاد:جیمین فعلا ب خدکار نیاز نداریم بعدا بگیر و کلاسو بهم نریزین ب خواطر ی خودکار
ج.م:استاد لی ما ک کاری نکردیم حتما میا(همون دختره)حواسش نبوده ک دیده من خودکار بگیرم ، اون کلاسو بهم زد
استاد:......😶. خب کتاباتونو باز کنین.....
شرط:۵ لایک و ۶ کامنت
ویو سوجون
ک ا.ت صدام کرد
+:سوجون.
◇:هوم
+:گشنمه
ب ساعتم نگاه کردم ۱ ساعت دیگه مونده بود
◇:ی ساعت مونده
+:اه خدا لعنتشون کنه
استاد:خب بچه ها تا ی دانش اموز دیگه بیاد من خودمو معرفی میکنم ،من لی نام گو هستم و این ترم با شمام
ی نفر:استاد فقد این ترم هستید؟مشکلی پیش اومده؟
استاد :مشکل که نه ولی همسرم باردار شده و من باید پیشش باشم پس ی مدت کوتاهی استادتونم.
منو ا.ت ک داشتیم جلوی خندمونو میگرفتیم بهم نگا کردیم (بنظرم میدونین چرا این دوتا میخندن🗿📿)
تق تق(مثلا در زدن)
ی پسر با موهای صاف و عینک گرد و لباس مرتب اومد تو
استاد:او اینم دانش اموز جدید بیا پسرم خودتو معرفی کن و بعدم بشین
؟:بله چشم ،سلام من تهیونگ هستم کیم تهیونگ امیدوارم باهم کنار بیایم.
ویو ا.ت
تهیونگ؟چ اسم اشنایی...اها لونا دربارش بهم گفته بود ولی بنظر نمیاد این اون تهیونگ باشه...(لونا و ا.ت باهم مجازی دوستن ولی هنوز همو ندیدن و نمیدونن ک ت ی مدرسه و ی کلاسن اون دخترم ک ب ا.ت و گوشیش با تعجب نگاه کرد لونا بود)
لونا ویو
ینی ممکنه خودش باشه؟ازش بپرسم بد نی؟اگر پیام بدم ببینم خودشه چیکا کنم؟
تو همین فکرا بودم ک جیمین صدام زد
(بقل دستی لونا جیمینه)[ج .م مینوسمش]
ج.م:لو نا ، لونا هییی
لونا:ها ها چیه
ج.م :رفتی ت فکر و ب اون دختره نگا میکنی نکنه عاشق شدی <پوزخند>
لونا :ای کصافت نخیرممم،یادته ی دوست مجازی داشتم؟
ج.م :همون ا.ت؟
لونا:اوهوم
یدفه ی دختره گف :استاد ببخشین لونا و جیمین بهتون گوش نمیدن(اییی دختره گوه)
استاد : لونا؟
لونا:ن استاد فقد ی دقه جیمین گف خدکارمو بدم منم گفتم کدوم همین(اره اره همیننن)
استاد:جیمین فعلا ب خدکار نیاز نداریم بعدا بگیر و کلاسو بهم نریزین ب خواطر ی خودکار
ج.م:استاد لی ما ک کاری نکردیم حتما میا(همون دختره)حواسش نبوده ک دیده من خودکار بگیرم ، اون کلاسو بهم زد
استاد:......😶. خب کتاباتونو باز کنین.....
شرط:۵ لایک و ۶ کامنت
۱.۳k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.