رمان دخنر قوی من
رمان دخنر قوی من
پارت 3
یوری ویو
صبح از خواب بیدار شدم لیا رو بیدار کردم کارامونو کردیم و صبحونه خوردیم و دوتا لباس خیلی قشنگ انتخاب کردیم که مجلسی و مناسب این جشن بودن و دوتا ارایش خوشکل کردیم که زیاد غلیظ نبود موهامونو یه مدل قشنگ درست کردیم و یه لاک به ناخونامون زدیم و کفش های پاشنه بلندمونو پوشیدیم (همه عکس هارو میزارم) راه افتادیم 5 دقیقه ای رسیدیم وارد شدیم همه چشم ها روی ما بود که رئیس هیونجین و رئیس یوجین رو دیدیم اونا دهنه شون وا مونده بود به لیا نگاه کردم گفتم: لیا من خیلی زشتم تو که اصلا زشت نیستی گفت: ابجی این چه حرفیه عزیزم من و تو هردو خوشکلیم و زیبا اونا بخاطر این دهنشون وا مونده 😌💜🫀
رفتیم پیش رئیس ها اونا یه لوح تقدیر دادن بهمون و ما مهمانان اصلی بودیم کلی نوشیدنی خوردیم و کلی خوش گذروندیم اخر مهمونی بود و همه رفتن به جز ما و رئیس ها اونا ما رسوندن اولش مخالفت کردم اما لیا گفت بریم ما هم اومدیم و تشکر کردیم رفتیم خونه هنوز ساعت1 بعد از ظهر بود نودل درست کردم و با هم خوردیم ظرفا رو شستم و رفتیم بخوابیم چند ساعت بعد........
بیدار شدم دیدم ساعت 7 شبه 😳🐑
وای این همه خوابیدیم لیا رو بیدار کردم رفتیم تو کار پیتزا درست کردن بعد از کلی زحمت اماده شد خوردیم خیلییی خوش مزه بود ظرفارو با کمک لیا شستم و رفتیم که سریال ببینیم ما توی گوشی سریال دانلود میکردیم و وصلش میکردیم به تلویزیون 100 گیگ اینترنت زدم و چون اصلا خوابمون نمیومد تا 3 صبح سریال دیدیم و خیلی قشنگ بود سریال (باغ شهاب سنگ) 48 قسمت بود تموم که شد منو لیا رفنیم که بخوابیم و قبل از خواب روتین پوستی مونو انجام دادیم و بعدش خوابیدیم صبح بیدار شدم لیا رو بیدار کردم کارا رو کردیم و اماده شدیم واسه شرکت یه استایل قشنگ زدیم که ست کردیم و راه افتادیم سمت شرکت امروز یه طرح جدید که ساده اما قشنگ بود توی ذهن مون بود رسیدیم شرکت و سریع مشغول به کار شدیم چند ساعت طول کشید و منو لیا همزمان با هم تموم کردیم و وارد دفتر شدیم طرح رو دادیم و اونا اولش عصبانی شدن و سر ما داد زدن اما بعدش من بهشون گفتم که هم واسه شرکت خوبه هم واسه کسی که میپسنده هم برای کارمندا اونا یکم فکر کردن و در حواب گفتن اوکی و موافقت کردن که طرح ساده باشه و همینطور که من گفتم شد و با لیا رفتیم خونه یه شام درست کردم خوردیم طبق معمول من ظرفا رو شستم و با لیا کلی طرح خوشکل و با سود طراحی کردیم و روتین پوستی انجام دادیم و خوابیدیم
این پارت شرطش: 4 تا لایک و 4 تا کامنت
پارت 3
یوری ویو
صبح از خواب بیدار شدم لیا رو بیدار کردم کارامونو کردیم و صبحونه خوردیم و دوتا لباس خیلی قشنگ انتخاب کردیم که مجلسی و مناسب این جشن بودن و دوتا ارایش خوشکل کردیم که زیاد غلیظ نبود موهامونو یه مدل قشنگ درست کردیم و یه لاک به ناخونامون زدیم و کفش های پاشنه بلندمونو پوشیدیم (همه عکس هارو میزارم) راه افتادیم 5 دقیقه ای رسیدیم وارد شدیم همه چشم ها روی ما بود که رئیس هیونجین و رئیس یوجین رو دیدیم اونا دهنه شون وا مونده بود به لیا نگاه کردم گفتم: لیا من خیلی زشتم تو که اصلا زشت نیستی گفت: ابجی این چه حرفیه عزیزم من و تو هردو خوشکلیم و زیبا اونا بخاطر این دهنشون وا مونده 😌💜🫀
رفتیم پیش رئیس ها اونا یه لوح تقدیر دادن بهمون و ما مهمانان اصلی بودیم کلی نوشیدنی خوردیم و کلی خوش گذروندیم اخر مهمونی بود و همه رفتن به جز ما و رئیس ها اونا ما رسوندن اولش مخالفت کردم اما لیا گفت بریم ما هم اومدیم و تشکر کردیم رفتیم خونه هنوز ساعت1 بعد از ظهر بود نودل درست کردم و با هم خوردیم ظرفا رو شستم و رفتیم بخوابیم چند ساعت بعد........
بیدار شدم دیدم ساعت 7 شبه 😳🐑
وای این همه خوابیدیم لیا رو بیدار کردم رفتیم تو کار پیتزا درست کردن بعد از کلی زحمت اماده شد خوردیم خیلییی خوش مزه بود ظرفارو با کمک لیا شستم و رفتیم که سریال ببینیم ما توی گوشی سریال دانلود میکردیم و وصلش میکردیم به تلویزیون 100 گیگ اینترنت زدم و چون اصلا خوابمون نمیومد تا 3 صبح سریال دیدیم و خیلی قشنگ بود سریال (باغ شهاب سنگ) 48 قسمت بود تموم که شد منو لیا رفنیم که بخوابیم و قبل از خواب روتین پوستی مونو انجام دادیم و بعدش خوابیدیم صبح بیدار شدم لیا رو بیدار کردم کارا رو کردیم و اماده شدیم واسه شرکت یه استایل قشنگ زدیم که ست کردیم و راه افتادیم سمت شرکت امروز یه طرح جدید که ساده اما قشنگ بود توی ذهن مون بود رسیدیم شرکت و سریع مشغول به کار شدیم چند ساعت طول کشید و منو لیا همزمان با هم تموم کردیم و وارد دفتر شدیم طرح رو دادیم و اونا اولش عصبانی شدن و سر ما داد زدن اما بعدش من بهشون گفتم که هم واسه شرکت خوبه هم واسه کسی که میپسنده هم برای کارمندا اونا یکم فکر کردن و در حواب گفتن اوکی و موافقت کردن که طرح ساده باشه و همینطور که من گفتم شد و با لیا رفتیم خونه یه شام درست کردم خوردیم طبق معمول من ظرفا رو شستم و با لیا کلی طرح خوشکل و با سود طراحی کردیم و روتین پوستی انجام دادیم و خوابیدیم
این پارت شرطش: 4 تا لایک و 4 تا کامنت
۴.۹k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.