اگه اذیتشون کنی🤭
اگه اذیتشون کنی🤭
چویا:
کلاهشو میدزدی
این اول با داد از خونه میاد بیرون
ازت میپرسه تو برداشتی
بعد که میگی به دازای زنگ میزنه ملی فحش میده بعد میفهمه پیش دازای نیست😑😑😅
کل خونه رو زیر و رو میکنه تو هم به زور جلوی خندت رو گرفتی نگاش میکنی
بعد میری کلاهشو بهش میدی میگی نکرد اینجاست
واکنشش:اول بهت زده نگات میکنه
بعد منفجر میشه میاد و...... 😈
خب دیگه راهی بیمارستان میشی😊
دازای:
کتاب خودکشیش رو میدزدی
اول میاد میگه حوصلم سر رفت میخوام یه روش خودکشی جدید امتحان کنم😩😂
بعد کتابو پیدا نمیکنه همه جا رو میگرده
میگه دیگه این دنیا ارزشی نداره بی درد یا با درد باید خودکشی کنم😦😦
بعد تو میترسی میری کتابشو بهش میدی
واکنشش:اول نگات میکنه میره تو فاز مافیایی و میگه حسابی خستم کردیا... ولی عب نداره میبخشمت(اخی🥺🥺)
اکوتاگاوا:
ایندفعه با گین دست یه یکی میکنید گین گم وگور میشه😆😆😆
صبح بیدار میشه میبینه گین نیست میره مافیا تمام اعضای مافیا رو شکنجه میده تا بهش بگن گین کجاست ولی پیداش نمیکنه😂فکر میکنه اژانس دزدیتش اونجا رو هم یه سر میزنه میبینه نیس
دیگه اخلاقش سگی شده میره انجمنو نابود میکنه کلا از صفحه روزگار محو میکنه
تو هم که میبینی وضع خرابه میری بهش قضیه رو میگی جای گین رو بهش میگی
واکنشش: این هیچی خیلی خونسرد نگات میکنه میگه راشومون😈
و بعد به هفت روش سامورایی هفتصد تیکه میشی
میبرنت بیمارستان و میفهمن پای راست و دست چپت شکسته، یه چشمت کور شده، شونه ات در رفته، از شدت خونریزی سرطانم گرفتی😂😂ضربه ی مغزی و قلبی و سکته هم با هم زدی تو کما هم هستی😂😂😂😂😂😂خب دیگه غزل خدا حافظی کن، تا تو باشی از این غلطا با اکوتاگاوا نکنی
چویا:
کلاهشو میدزدی
این اول با داد از خونه میاد بیرون
ازت میپرسه تو برداشتی
بعد که میگی به دازای زنگ میزنه ملی فحش میده بعد میفهمه پیش دازای نیست😑😑😅
کل خونه رو زیر و رو میکنه تو هم به زور جلوی خندت رو گرفتی نگاش میکنی
بعد میری کلاهشو بهش میدی میگی نکرد اینجاست
واکنشش:اول بهت زده نگات میکنه
بعد منفجر میشه میاد و...... 😈
خب دیگه راهی بیمارستان میشی😊
دازای:
کتاب خودکشیش رو میدزدی
اول میاد میگه حوصلم سر رفت میخوام یه روش خودکشی جدید امتحان کنم😩😂
بعد کتابو پیدا نمیکنه همه جا رو میگرده
میگه دیگه این دنیا ارزشی نداره بی درد یا با درد باید خودکشی کنم😦😦
بعد تو میترسی میری کتابشو بهش میدی
واکنشش:اول نگات میکنه میره تو فاز مافیایی و میگه حسابی خستم کردیا... ولی عب نداره میبخشمت(اخی🥺🥺)
اکوتاگاوا:
ایندفعه با گین دست یه یکی میکنید گین گم وگور میشه😆😆😆
صبح بیدار میشه میبینه گین نیست میره مافیا تمام اعضای مافیا رو شکنجه میده تا بهش بگن گین کجاست ولی پیداش نمیکنه😂فکر میکنه اژانس دزدیتش اونجا رو هم یه سر میزنه میبینه نیس
دیگه اخلاقش سگی شده میره انجمنو نابود میکنه کلا از صفحه روزگار محو میکنه
تو هم که میبینی وضع خرابه میری بهش قضیه رو میگی جای گین رو بهش میگی
واکنشش: این هیچی خیلی خونسرد نگات میکنه میگه راشومون😈
و بعد به هفت روش سامورایی هفتصد تیکه میشی
میبرنت بیمارستان و میفهمن پای راست و دست چپت شکسته، یه چشمت کور شده، شونه ات در رفته، از شدت خونریزی سرطانم گرفتی😂😂ضربه ی مغزی و قلبی و سکته هم با هم زدی تو کما هم هستی😂😂😂😂😂😂خب دیگه غزل خدا حافظی کن، تا تو باشی از این غلطا با اکوتاگاوا نکنی
۱.۴k
۰۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.