عشق مافیا💗✴p ۸
[پرش زمانی بعد از جلسه محرمانه]
ا.ت:وای چقدر خوابم میاد
تهیونگ:خب دیگه برو خونه
ا.ت:باشه ته ته بای
تهیونگ:باشه بای
ویو ا. ت 💜☦
خیلی خوابم میومد تقریبا ساعت ۸ صبح بود به زور رانندگی کردم تا خونه وقتی رسیدم شوگا نبود گوشیم رو چک کردم دیدم پیام داده|سلام ا.ت یه مشکلی تو کمپانی پیش اومده باید میرفتم اومدی خونه دیدی نیستم نگران نشو|خب خیالم راحت شد لباسام رو با یه لباس راحتی عوض کردم و خودم رو روی تخت ول کردم و چشمام گرم شد و خوابیدم
[داخل کمپانی]
ویو شوگا♡´・ᴗ・`♡
راستش اعضا دعوتم کرده بودن بار اونم اول صب منم گفتم باشه به ا.ت دروغ گفتم که کمپانی هستم رفتم بار یه دختره انقدر مست کرده بود که داشت خودشو به من میمالید ولی من هولش دادم اون ور من زیاد مست نکردم بودم بخواطر همین هنوز هوشیار بودم بعد از۳۰ دیقه بلند شدم و از اعضا خدافظی کردم و رفتم تو ماشین بوی سیگار گرفته بودم بخواطر همین یه زره به خودم عطر زدم و رفتم خونه دیدم ا.ت به کیوت ترین شکل ممکن خوابیده منم لباسم رو عوض کردم و رفتم پیشش دراز کشیدم و موهاش رو نوازش کردم
ویو ا.ت💜☦
با احساس اینکه یکی داره نوازشم میکنه بیدار شدم و دیدم شوگاس
شوگا:عه پیشی کوچولو بیدار شدی
ا.ت:اره کی اومدی (بی حال)
شوگا:یه ۵ دیقه ای میشه
ا.ت:اهان
شوگا:خب حالا که بیدار شدی چیکار کنیم
ا.ت:نمیدونم
شوگا: بنظرم بیا بریم شهربازی
ا.ت:کاملا یادم رفته بود که گفتی میبرمت شهر بازی
شوگا:پس بیا بریم نهار بخوریم بعد فیلم نگاه کنیم بعد بریم شهر بازی
ا.ت:از اونجا بریم خرید
شوگا: باشه
ا.ت:پاشو بریم کیمچی با نودل درست کنیم
شوگا:کیمچی با من
ا.ت: باشه
شوگا بلند میشه ولی ا.ت نه
شوگا:چرا بلد نمیشی
ا.ت:بیام رو کولت (خودشو لوس میکنه)
شوگا:بیا
شوگا میشینه و ا.ت میره رو کول شوگا
ادامه دارد.......
اسکی ممنوع❌
ا.ت:وای چقدر خوابم میاد
تهیونگ:خب دیگه برو خونه
ا.ت:باشه ته ته بای
تهیونگ:باشه بای
ویو ا. ت 💜☦
خیلی خوابم میومد تقریبا ساعت ۸ صبح بود به زور رانندگی کردم تا خونه وقتی رسیدم شوگا نبود گوشیم رو چک کردم دیدم پیام داده|سلام ا.ت یه مشکلی تو کمپانی پیش اومده باید میرفتم اومدی خونه دیدی نیستم نگران نشو|خب خیالم راحت شد لباسام رو با یه لباس راحتی عوض کردم و خودم رو روی تخت ول کردم و چشمام گرم شد و خوابیدم
[داخل کمپانی]
ویو شوگا♡´・ᴗ・`♡
راستش اعضا دعوتم کرده بودن بار اونم اول صب منم گفتم باشه به ا.ت دروغ گفتم که کمپانی هستم رفتم بار یه دختره انقدر مست کرده بود که داشت خودشو به من میمالید ولی من هولش دادم اون ور من زیاد مست نکردم بودم بخواطر همین هنوز هوشیار بودم بعد از۳۰ دیقه بلند شدم و از اعضا خدافظی کردم و رفتم تو ماشین بوی سیگار گرفته بودم بخواطر همین یه زره به خودم عطر زدم و رفتم خونه دیدم ا.ت به کیوت ترین شکل ممکن خوابیده منم لباسم رو عوض کردم و رفتم پیشش دراز کشیدم و موهاش رو نوازش کردم
ویو ا.ت💜☦
با احساس اینکه یکی داره نوازشم میکنه بیدار شدم و دیدم شوگاس
شوگا:عه پیشی کوچولو بیدار شدی
ا.ت:اره کی اومدی (بی حال)
شوگا:یه ۵ دیقه ای میشه
ا.ت:اهان
شوگا:خب حالا که بیدار شدی چیکار کنیم
ا.ت:نمیدونم
شوگا: بنظرم بیا بریم شهربازی
ا.ت:کاملا یادم رفته بود که گفتی میبرمت شهر بازی
شوگا:پس بیا بریم نهار بخوریم بعد فیلم نگاه کنیم بعد بریم شهر بازی
ا.ت:از اونجا بریم خرید
شوگا: باشه
ا.ت:پاشو بریم کیمچی با نودل درست کنیم
شوگا:کیمچی با من
ا.ت: باشه
شوگا بلند میشه ولی ا.ت نه
شوگا:چرا بلد نمیشی
ا.ت:بیام رو کولت (خودشو لوس میکنه)
شوگا:بیا
شوگا میشینه و ا.ت میره رو کول شوگا
ادامه دارد.......
اسکی ممنوع❌
۶.۹k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.