پارت:۳۲
پارت:۳۲
#ازدواج_اجباری🦋>
_گفتی که قراره برگردی خونه بابات؟؟
+پسفردا چطور؟؟
_تو این ۲ روز چجوری حاملت کنم؟
+درسته
_درسته نمیتونم حاملت کنم ولی میتونم تا وقتی پیشم هستی حالش رو ببریم(بم)
+یاااااااا جیمین بس کن فعلا میخوام بیرون از خونه بمونم
_باشه
+جیمینا(مظلوم)
_هوم؟؟؟؟؟؟
+گشنمه بریم رستوران یه چی بخوریم؟؟
_باشه بریم
*سوار ماشین شدن و حرکت کردن به سمت رستوران*
+با جیمین سوار ماشین شدیم تا وقتی که برسیم دستش رو رون پام بود و نوازش میکرد گاهی هم یه فشار کوچولو میداد و این باعث میشد خجالت بکشم کلم رو دادم پایین از خجالت زیاد و فک کنم جیمین متوجه خجالتم شد و با صدایه بمِ دخترکشش گف ازم خجالت میکشی دلم میخواست اب شم
_بیب چرا سرت پایینه؟ازم خجالت میکشی(بم دختر کش از اون بم دختر ککشششش)
+ن...نه نه نه کی گفته؟(دروغ سگییی)
_پس چرا کلت پایینه هوم؟اگه خجالت نمیکشی چرا مث گوجه شدی؟؟ (همچنان بم کلا تا برس رستوران بم حرف میزنه)
+خب چون دستت رو پاهامه یه جوری میشم خجالتم میاد اصا دست خودم نیس
_اهوم(همچنان دستش رو پاهاش بود و ایندفه محکم تر فشار داد)
+آی....آیییی جیمین درد میگیره ول کن
_هوم ولی من عاشق این رون هاییم که الان قرمز شده دوست دارم وقتی رو تختیم گازشون بگیرم(الان صداش رو بم تر کرد)
+سرم رو اوردم پایین از خجالت که چشمم خودد به رونم که دیدم جیمین خان انقدر فشار داده قرمز شده
#ازدواج_اجباری🦋>
_گفتی که قراره برگردی خونه بابات؟؟
+پسفردا چطور؟؟
_تو این ۲ روز چجوری حاملت کنم؟
+درسته
_درسته نمیتونم حاملت کنم ولی میتونم تا وقتی پیشم هستی حالش رو ببریم(بم)
+یاااااااا جیمین بس کن فعلا میخوام بیرون از خونه بمونم
_باشه
+جیمینا(مظلوم)
_هوم؟؟؟؟؟؟
+گشنمه بریم رستوران یه چی بخوریم؟؟
_باشه بریم
*سوار ماشین شدن و حرکت کردن به سمت رستوران*
+با جیمین سوار ماشین شدیم تا وقتی که برسیم دستش رو رون پام بود و نوازش میکرد گاهی هم یه فشار کوچولو میداد و این باعث میشد خجالت بکشم کلم رو دادم پایین از خجالت زیاد و فک کنم جیمین متوجه خجالتم شد و با صدایه بمِ دخترکشش گف ازم خجالت میکشی دلم میخواست اب شم
_بیب چرا سرت پایینه؟ازم خجالت میکشی(بم دختر کش از اون بم دختر ککشششش)
+ن...نه نه نه کی گفته؟(دروغ سگییی)
_پس چرا کلت پایینه هوم؟اگه خجالت نمیکشی چرا مث گوجه شدی؟؟ (همچنان بم کلا تا برس رستوران بم حرف میزنه)
+خب چون دستت رو پاهامه یه جوری میشم خجالتم میاد اصا دست خودم نیس
_اهوم(همچنان دستش رو پاهاش بود و ایندفه محکم تر فشار داد)
+آی....آیییی جیمین درد میگیره ول کن
_هوم ولی من عاشق این رون هاییم که الان قرمز شده دوست دارم وقتی رو تختیم گازشون بگیرم(الان صداش رو بم تر کرد)
+سرم رو اوردم پایین از خجالت که چشمم خودد به رونم که دیدم جیمین خان انقدر فشار داده قرمز شده
۹.۶k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.