💜سناریو💜(درخواستی)
💜سناریو💜(درخواستی)
(وقتی بچه های دوقلوتون باهم دعوا میکنن تو و اعضا کلافه میشن)
نامجون:بچه ها نظرتون چیه بریم براون داستان بخونم؟
بچه ها:ارهههه
ا.ت:بالاخره کتاب له یه دردی خورد
نامجون: :>
جین:بچه ها میخواین من و مامانی پیر و زشت بشیم؟
بچه ها:نه
جین و ا.ت:پس ساکت
شوگا:(خوابه)
ا.ت:بچه ها میخواین بابایی بیدار بشه گور هممون بکنه؟
بچه ها:نه...
ا.ت:پس دعوا نکنین که بابایی بیدار نشه؛)
جیهوپ:دعوا نمیکردن زیرا دارن باهم میرقصن و مسخره بازی درمیارن
(جیهوپ جان منو به فرزند خوندگی قبول میکنی؟:> )
جیمین:باورم نمیشه دارم اینو میگم ولی اگه دعوا نکنین بهتون خوراکی هامو میدم
ا.ت و بچه ها:واقعا؟!
جیمین:اره•-•
تهیونگ:چرا من خواستم پدر بشم؟•-•
ا.ت:نمیدونم•-•
تهیونگ: ...
ا.ت: ...
بچه ها: ...
جونگ کوک:چرا اونشب نخوابیدیم؟
ا.ت:*-*
(وقتی بچه های دوقلوتون باهم دعوا میکنن تو و اعضا کلافه میشن)
نامجون:بچه ها نظرتون چیه بریم براون داستان بخونم؟
بچه ها:ارهههه
ا.ت:بالاخره کتاب له یه دردی خورد
نامجون: :>
جین:بچه ها میخواین من و مامانی پیر و زشت بشیم؟
بچه ها:نه
جین و ا.ت:پس ساکت
شوگا:(خوابه)
ا.ت:بچه ها میخواین بابایی بیدار بشه گور هممون بکنه؟
بچه ها:نه...
ا.ت:پس دعوا نکنین که بابایی بیدار نشه؛)
جیهوپ:دعوا نمیکردن زیرا دارن باهم میرقصن و مسخره بازی درمیارن
(جیهوپ جان منو به فرزند خوندگی قبول میکنی؟:> )
جیمین:باورم نمیشه دارم اینو میگم ولی اگه دعوا نکنین بهتون خوراکی هامو میدم
ا.ت و بچه ها:واقعا؟!
جیمین:اره•-•
تهیونگ:چرا من خواستم پدر بشم؟•-•
ا.ت:نمیدونم•-•
تهیونگ: ...
ا.ت: ...
بچه ها: ...
جونگ کوک:چرا اونشب نخوابیدیم؟
ا.ت:*-*
۵.۵k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.