فیک:زیبایی(part14)
یهو...
نامجون یه سطل آب ریخت روی هردومون
(علامت کوک_ا.ت+نامجون#تهیونگ&سوجین@)
_نام ..نام..نامجووووننن(داد خیلی بلند)
#(در حال جر خوردن)
+نامجوننن
&ا.ت تو بهم خیانت کردی؟
ا.ت با تعجب نگاه میکرد!
+تو..تو اینجا چی کار میکنی
&جواب منو بده(داد)
+خیانت نکردم تو میخواستی با بابای کوک نامجون رو بکشی و اینکه قبل من یه دوست دختر داشتی که هنوزم دوستش داری؟
&کوک چی؟
_ کوک چی هان بگو من تا حالا هیچ دوست دختری نداشتم
&ا.ت کوک هم مافیاست اون حتی خطر ناک تر از باباشه
+اینو میدونم
@کوک تو..تو منو دوست داشتی
_فکز کردی من تورو دوست داشتم بابام مجبورم کرده بود هه
#خب برین دیگه
نامجون به زور اونارو انداخت بیرون
ببخشید کم بود
اما وقتی من هیچ فعالیتی نمیکنم هیچکس من. فالو نمیکنه اینجوری نمیشه
فالو:۴۲
نامجون یه سطل آب ریخت روی هردومون
(علامت کوک_ا.ت+نامجون#تهیونگ&سوجین@)
_نام ..نام..نامجووووننن(داد خیلی بلند)
#(در حال جر خوردن)
+نامجوننن
&ا.ت تو بهم خیانت کردی؟
ا.ت با تعجب نگاه میکرد!
+تو..تو اینجا چی کار میکنی
&جواب منو بده(داد)
+خیانت نکردم تو میخواستی با بابای کوک نامجون رو بکشی و اینکه قبل من یه دوست دختر داشتی که هنوزم دوستش داری؟
&کوک چی؟
_ کوک چی هان بگو من تا حالا هیچ دوست دختری نداشتم
&ا.ت کوک هم مافیاست اون حتی خطر ناک تر از باباشه
+اینو میدونم
@کوک تو..تو منو دوست داشتی
_فکز کردی من تورو دوست داشتم بابام مجبورم کرده بود هه
#خب برین دیگه
نامجون به زور اونارو انداخت بیرون
ببخشید کم بود
اما وقتی من هیچ فعالیتی نمیکنم هیچکس من. فالو نمیکنه اینجوری نمیشه
فالو:۴۲
۴.۷k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.