فیلمبردار سرنوشت p16
ویو ا/ت :
رفتیم تو حموم کوک اول نشست تو وان منو رو خودش نشوند حس میکردم که داره دوباره تحریک میشه عضوش داشت بزرگ میشد یه دفعه استرس گرفتم
_ بیب خوبی
+اره ولی یکم استرس دارم
_ برایه چی؟؟؟
+برایه پایینت
_*خنده*
+برای میخندی خو من اولین بارمه
_ اولین بارت دیشب بود که به هردومون خوش گذشت بیب استرس نداشته باش میتونم خودم رو کنترل کنم تو ریلکس کن
+باشه ددی
ویو ا/ت :
وقتی از حموم اومدیم بیرون حالم بهتر شد اما چون کوک بازم میترسید ممنون براید استایل بغل کرد بچم خیلی استرس داره که چیزیم بشه آخیییییی من عاشقشم
_ ا/ت عشقم خوبی ببخشید دیشب خیلی اذیت شدی
+ددی مهم نیست من خوبم نگران نباش ،وایسا ببینم یونا و جیمین کجان
پرش زمانی پیش جیمین و یونا........
ویو یونا :
صبح با شکم درد شدیدی از خواب بیدار شدم و خودم رو کنار جیمین دیدم یعنی الان ما باهمین خوب نمیخوام دروغ بگم من از همون نگاه اول عاشق جیمین شدم
÷بیبی گلم بیدار شدی
~اره جیمین
÷چرا باهام اینجوری حرف میزنی
~خو چی صدات کنم من تا حالا با کسی نبودم یا رل نزدم
÷جدی
~اره اما مثل اینکه تو زدی
÷نه منم نزدم بهم بگو ددی چون من از الان به بعد ددیتم توهم بیبی منی
~باشه ددی (همو بغل کردن)
÷وایسا ببینم ا/ت کجاس؟؟؟
~اون با کوک رفت
÷برایه چی
~همو دوست دارن فک کنم اوناهم مثل ما.......
÷باشخ مخالف نمیکنم چون کوک رو خودم بزرگ کردم ا/ت رو میتونه خوشبخت کنه تا حالا با هیچکس نبوده
~پس رفیقم رفت قاطی مرغا
پرش زمانی پیش کوک و ا/ت........
_ بیب بیا کمکت کنم لباس بپوشی
+باشه
*چند دقیقه بعد کوک ا/ت رو براید استایل بغل میکنه و میبره پایین برایه صبحونه
نمیخوای حمایت کنی کیوت؟؟🩷🥺
رفتیم تو حموم کوک اول نشست تو وان منو رو خودش نشوند حس میکردم که داره دوباره تحریک میشه عضوش داشت بزرگ میشد یه دفعه استرس گرفتم
_ بیب خوبی
+اره ولی یکم استرس دارم
_ برایه چی؟؟؟
+برایه پایینت
_*خنده*
+برای میخندی خو من اولین بارمه
_ اولین بارت دیشب بود که به هردومون خوش گذشت بیب استرس نداشته باش میتونم خودم رو کنترل کنم تو ریلکس کن
+باشه ددی
ویو ا/ت :
وقتی از حموم اومدیم بیرون حالم بهتر شد اما چون کوک بازم میترسید ممنون براید استایل بغل کرد بچم خیلی استرس داره که چیزیم بشه آخیییییی من عاشقشم
_ ا/ت عشقم خوبی ببخشید دیشب خیلی اذیت شدی
+ددی مهم نیست من خوبم نگران نباش ،وایسا ببینم یونا و جیمین کجان
پرش زمانی پیش جیمین و یونا........
ویو یونا :
صبح با شکم درد شدیدی از خواب بیدار شدم و خودم رو کنار جیمین دیدم یعنی الان ما باهمین خوب نمیخوام دروغ بگم من از همون نگاه اول عاشق جیمین شدم
÷بیبی گلم بیدار شدی
~اره جیمین
÷چرا باهام اینجوری حرف میزنی
~خو چی صدات کنم من تا حالا با کسی نبودم یا رل نزدم
÷جدی
~اره اما مثل اینکه تو زدی
÷نه منم نزدم بهم بگو ددی چون من از الان به بعد ددیتم توهم بیبی منی
~باشه ددی (همو بغل کردن)
÷وایسا ببینم ا/ت کجاس؟؟؟
~اون با کوک رفت
÷برایه چی
~همو دوست دارن فک کنم اوناهم مثل ما.......
÷باشخ مخالف نمیکنم چون کوک رو خودم بزرگ کردم ا/ت رو میتونه خوشبخت کنه تا حالا با هیچکس نبوده
~پس رفیقم رفت قاطی مرغا
پرش زمانی پیش کوک و ا/ت........
_ بیب بیا کمکت کنم لباس بپوشی
+باشه
*چند دقیقه بعد کوک ا/ت رو براید استایل بغل میکنه و میبره پایین برایه صبحونه
نمیخوای حمایت کنی کیوت؟؟🩷🥺
۹.۶k
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.