@Rose scenario
تو با یکی از بچه های دانشگاه آشنا شده بودی و اون امشب برای شام تورو به خونشون دعوتت کرده بود.
زنگ رو زدی یک ثانیه هم نگذشته بود که در باز شد و اون کت شلوار پوشیده و شیک روبه روت ایستاد.
چقدر زود درو باز کردی پشت در بودی؟
لبخند عجیبی زد و سری به نشونه ی تایید تکون داد. وارد خونه شدی و مستقیم به سمت میزی که پر از شمع و گل بود رفتی و اون صندلی رو برات بیرون کشید تا بشینی
وقتی نشستی با یه سوال معمولی سعی کردی حرف زدن و شروع کنی
خب نوشیدنی مورد علاقت چیه؟
چشماشو به گردنت دوخت و زبونشو روی لب پایینش کشید
جوابی که بهت داد باعث شد چشمات گرد بشه و در عرض یک ثانیه کل بدنت یخ بزنه
"خون"
زنگ رو زدی یک ثانیه هم نگذشته بود که در باز شد و اون کت شلوار پوشیده و شیک روبه روت ایستاد.
چقدر زود درو باز کردی پشت در بودی؟
لبخند عجیبی زد و سری به نشونه ی تایید تکون داد. وارد خونه شدی و مستقیم به سمت میزی که پر از شمع و گل بود رفتی و اون صندلی رو برات بیرون کشید تا بشینی
وقتی نشستی با یه سوال معمولی سعی کردی حرف زدن و شروع کنی
خب نوشیدنی مورد علاقت چیه؟
چشماشو به گردنت دوخت و زبونشو روی لب پایینش کشید
جوابی که بهت داد باعث شد چشمات گرد بشه و در عرض یک ثانیه کل بدنت یخ بزنه
"خون"
۱.۸k
۱۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.