تک پارتی

وقتی معلم خواهرت بود
تک پارتی
ورژن نامجون

باهم توی کلاس سه نفری نشسته بودن و هرکدوم موقف های مختلفی داشتن یکیشون داشت ساز میزد و یکی دیگه ساز زدن خواهرش رو نگاه می‌کرد و دیگری هم که مربی بود
جین:درسته ارشتو تکون بده،نه نه سمت راست،فاصله نت هاتو کمتر کن
کلاس تموم شد ۳۰ دقیقه نشسته بود و همه ۳۰ دقیقه رو اصلا به خواهرش نگاه نکرده بود و محو جذابیت مربی ویولن خواهرش بود
و پسر هم همینطور
جین
اون خیلی زیبا بود نمیتونستم ازش بگذرم باید به دستش می‌آوردم و این یه طمع نبود یه درخواست بود
دویدم که دیدم داره با خواهرش میره
نیکی:(اسم دختر هم هست)راستی نیکا چه مربی جذابی داری از این به بعد همش من باهات میام
*خنده*
هفته ها می‌گذشت و پسر و دختر هردو حس هایی داشتن که گرفتنشون براشون سخت بود تا اینکه
نیکا:استاد
جین در حالی که سرش توی کتاب نت بود هونی گفت و نگاهش رو به نیکا داد
نیکا:از اونجایی که من خواهرم رو میشناسم لطفا شمارش رو بگیر
با این حرف نیکی سرخ شد و بالافاصله با خشم به نیکا نگاه کرد
نیکا:من شمارو ترک میکنم
و کسی چمیدونم شاید این آغاز یه داستان عاشقانه بین رومئو و ژولیت بعدی بود...
احساس میکنم احساسی نوشتمش
فعلا خداحافظ