اولین سناریو
< سناریو> ✨🌱
^وقتی برای اولین بار میبیننت^
🌱نامجون:(فقط بهت زول میزنه) این دختر تا الان کجا بود
✨جین: واو دختر تو دست منو از پشت بستی
🌱یونگی:(سعی میکنه بهت نزدیک شه)
✨جیهوپ: یعنی قبول میکنه امید زندگی من شه
🌱جیمین: اون واقعا یه فرشتس
✨تهیونگ: قلبم داره آتیش میگیره
🌱کوکی: وایی چه بانی کیوتی پیدا کردم
^وقتی برای اولین بار میبیننت^
🌱نامجون:(فقط بهت زول میزنه) این دختر تا الان کجا بود
✨جین: واو دختر تو دست منو از پشت بستی
🌱یونگی:(سعی میکنه بهت نزدیک شه)
✨جیهوپ: یعنی قبول میکنه امید زندگی من شه
🌱جیمین: اون واقعا یه فرشتس
✨تهیونگ: قلبم داره آتیش میگیره
🌱کوکی: وایی چه بانی کیوتی پیدا کردم
۸.۶k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.