فیک ته ته فصل ① پارت ¹⁴ ♡نفرت تا عشق♡
درو باز کردم رفتم داخل.....
.......................................
لیزلی: گذاشتمش روی تخت که برم یهو دستمو گرفت
گفتم: تیهونگ ول کن دیگه بخواب تا خوب شی
ته ته: لباسمو در اوردم.
لیزلی: وای مرتیکه بیشعورر چیکار میکنی
ته ته: نزدیکش شدم صورتمو نزدیک صورتش کردم
لیزلی: تیهونگ بزار برم بعد بگیر واسه خودت بخواب لطفا
ته ته: خوابیدن با تو میچسبه
لیزلی: نه اینطور نیست
ته ته: من باز. کردم و رفتم جلو
لیزلی: خواستم در برم تا دستم خورد به دستگیره در اتاق دستمو کشید بغلت کرد از پشت و گوشم رو گاز گرفت گفت: چرا انقدر میترسی
لیزلی: برگشتم سمتش گفتم: تیهونگ تو الان سرخودت نیستی بذار من برم یه قهوه درست کنمم بعد باهم حرف میزنیم
ته ته: سری لباشو گاز گرفتم و چسبوندمشش به دیوار
لیزلی کلا سرخ شده بود
ته ته: کم کم لباسشو در آوردم و بدنشو بوص میکردم
لیزلی: خیلی زجر آور بود
ته ته: نشوندمش رو تخت و کم کم شروع کردم
.............................. افکار خودتون 😉
لیزلی: کارش تموم شد خیلی درد داشتم
ته ته: ببخشید خوبی
لیزلی: خوبم بذار برم واست یه قهوه درست کنمم
ته ته: خیلی ممنون
لیزلی: لباسامو پوشیدم تو آینه که نگاه کردم وای گردنم همه کبود بود
خیلی وحشیه روانی:(
...........................................
برای پارت های بعدی....
۳۰لایک💜
۵٠کامنت✨
۱۰فالو🐾
این پست بنظرتون چطور بود؟
.......................................
لیزلی: گذاشتمش روی تخت که برم یهو دستمو گرفت
گفتم: تیهونگ ول کن دیگه بخواب تا خوب شی
ته ته: لباسمو در اوردم.
لیزلی: وای مرتیکه بیشعورر چیکار میکنی
ته ته: نزدیکش شدم صورتمو نزدیک صورتش کردم
لیزلی: تیهونگ بزار برم بعد بگیر واسه خودت بخواب لطفا
ته ته: خوابیدن با تو میچسبه
لیزلی: نه اینطور نیست
ته ته: من باز. کردم و رفتم جلو
لیزلی: خواستم در برم تا دستم خورد به دستگیره در اتاق دستمو کشید بغلت کرد از پشت و گوشم رو گاز گرفت گفت: چرا انقدر میترسی
لیزلی: برگشتم سمتش گفتم: تیهونگ تو الان سرخودت نیستی بذار من برم یه قهوه درست کنمم بعد باهم حرف میزنیم
ته ته: سری لباشو گاز گرفتم و چسبوندمشش به دیوار
لیزلی کلا سرخ شده بود
ته ته: کم کم لباسشو در آوردم و بدنشو بوص میکردم
لیزلی: خیلی زجر آور بود
ته ته: نشوندمش رو تخت و کم کم شروع کردم
.............................. افکار خودتون 😉
لیزلی: کارش تموم شد خیلی درد داشتم
ته ته: ببخشید خوبی
لیزلی: خوبم بذار برم واست یه قهوه درست کنمم
ته ته: خیلی ممنون
لیزلی: لباسامو پوشیدم تو آینه که نگاه کردم وای گردنم همه کبود بود
خیلی وحشیه روانی:(
...........................................
برای پارت های بعدی....
۳۰لایک💜
۵٠کامنت✨
۱۰فالو🐾
این پست بنظرتون چطور بود؟
۶۴.۰k
۲۱ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.