سناریو

#سناریو
#استری_کیدز

چان به عنوان پدرت : ...چانی پدریه که همه ی بچه ها آرزو داشتم ای کاش اون پدر اونا بود....به شدت دوستت داره...برات همه کار می‌کنه...
یک پدر نمونه...همیشه به حرفات گوش میده و همیشه هم باهات درمورد همه چیز حرف میزنه...باهاش خیلی راحتی و درست مثل دو تا دوست میمونید....سعی می‌کنه همه جا و همیشه حس خوب و راحتی داشته باشی...و تورو همه چیز خودش می‌دونه...


فلیکس به عنوان دوست پسر : همیشه و همه جا مراقبته...یک لحظه ازت چشم برنمی‌داره و براش مثل یک گنج باارزش میمونی...
مدام نگاهش به توعه و توی هر زمان و هر مکانی که بخواد بوست می‌کنه....
همیشه روی گردنت رد کبودی های گاز ها و بوسه های خشنش هست که به بقیه ثابت کنه صاحب داری...
بعضی اوقات جوری برات کیوت میشه که نمیتونی باور کنی این همون آدم موضع عبادته📿


هیون جین و لینو به عنوان برادرات : توی آشپزخونه بودی که هیون میاد میزنه پس کلت...
+ چه مرگته ؟
هیون : دلم میخواست بزنمت مشکلیه؟
لینو : یااا...داش باید محکم تر می‌زدی این که فایده نداره..
اخمی کردی و به سمت کابینت رفتی و تفنگ آب پاش رو برداشتی...
+ خوب خوب...کدومتون میخواد خیس بشه؟
هیون و لینو : ببین...ما گوه خوردیم...

چانگبین به عنوان عموت: یک عموی به شدت کراش...عضله ای.... جنتلمن و همه چی تموم....
بیشتر اوقات با ایشون میری تفریح...یک موتور هم داره که اصلاً.....کلا بگم که کی دلش نخواد ایشون عموش باشه 😭😭😭😭😭


هان به عنوان دوست :
+ هانیییییییی
هان روشو به تو کرد
_ باز چیه؟
با کیوت ترین حالت ممکن به چرخ و فلک اشاره کردی...
+ بریم سوار شیم؟
هان درگذشت )


سونگمین به عنوان هم کلاسی:
توی سالن راه می‌رفت که میری و روی کولش سوار میشی
_ یااااا...چته؟
+ به سوی بیکران و فراتر از اننننننن...
_ به خدا تو کم داری...به خدااا


جونگین به عنوان معلم : از این معلم کیوتاست که همه ی بچه های کلاس روش کراشن....وقتی درس میده هیچ کس به درس گوش نمیده و فقط و فقط به قیافه ی جذاب و خندون جونگین زل میزنه....البته که از این معلماست که به همه تقلب میرسونه و همه باهاش حال میکنن