عشق مافیایی
عشق مافیایی
p9
(اگر اسمات دوست ندارید این پارتو نخونین)
ا.ت:منم میرم تو اتاقم پس
جونگ کوک:باهش پشتمو میکنم
ا.ت:آفرین پسر خوب...دراز کشید و منم یکم بعد که مطمعن بودم خوابه رومو طرفش
ا.ت:خواب بود منمرفتم سمتش و از پشت بغلش کردم و خودمو بهش چسبوندم
جونگکوک: برگشتم سمتشو سرمو بردم تو گردنش
ا.ت:ت..ت خواب نبودی
جونگکوک:نه
ا.ت:گفتم پشتت بهم باشه
جونگکوک:ولی نگفتی نمیتونی برگردی...شروع کردم گردنشو کیس مارک گذاشتن و بوسه های خیس گذاشتن و ا.ت هم ناله های ریز میکرد
ا.ت:نگفتی احل اینکارایی عاحح
جونگکوک:دستمو بردم سمت سینش و نوکشو به بازی گرفتم
ا.ت:قرار نبود ازین کارا کنیم عاح من هنوز آماده نیستم عاححح
جونگکوک:مهم نیست صبر من تموم شده
ا.ت:عاحححح سینم درد میگیرهه
جونگکوک:قراره درد بدتر رو تحمل کنی
ا.ت:فاتحهمو خوندم از همینجا...اومد سمت لبام و وحشیانه میبوسید منم همراهیش کردم دستمو بردم زیر تیشترتش و درش آوردم دستشو دوباره دستشو برد سمت سینم و میمالیدش بعدش سرشو برد بین سینم و بوسه های خیس میزاشت و یکیشو عین بچه های نوزاد میخورد و اون یکی رو میمالید
ا.ت:عاححح بدو طولش نده سریعتر میخوامش عاحح
جونگکوک:به اونجاشم میرسیم نترس
ا.ت:هیچی زودتر بهتر...دستشو برد پایین و درحالی که سینمو میخورد شورتمو کشید پایین و یکی از انگشتاشو کردتوم...عاححح من مال خودتو میخوام عاحححح...شورتمو کامل از پام در آوردم و رو زانوهام نشستم شلوار و باکسر جونگکوک رو کشیدم پایین ث دیکشنری دور دستم حلقه کردم و بردم توی دهنم و سرمو عقب جلو میکردم...اومم این کی میره توی من
جونگکوک:صر کن صبرر
ا.ت:دیگه نمیتونم صر کنم که اینو توم حس کنم فکنم نزدیک شونزده سانت بشه...باکسرشو کامل درآوردم کوک بلندم کرد و منم دیکشو گرفتم و گفتم...سریع باش ولب من دفعه اولمه
جونگکوک:پس باکره ای خوبه اولین بار خودم پارش میکنم...درازش کردم روی تخت و نوک سینش رو گرفتم و باهاش بازی میکردم بعد آروم واردش کردم...اوو تنگی
ا.ت:عاححح عاححح بدو سریع عاححح عاححح عاح...یکم آروم حرکت میدادش ولی بعدش شروع کرد به تلمبه زدن...عاححح عاحح عاحح درد داره عاححح بیشترر عاحح
جونگکوک:از کشیدم بیرون ا.ت درازم کرد و دیکمو وارد دهنش کرد و میخوردش بعدش اومد نشت روس پاهام و دیکمو واردش کرد و بالا و پایین میرفت
ا.ت:اویی فاکک هم درد داره هم حال میده عاحح...وقتی بالا پایین میرفتم سینهام بالا پایین میرفت و جونگکوک بیشتر تحریک میشد
جونگکوک:بسه تو شلی بزار خودم وارد عمل شم...از پشت واردش کردم و سینهاش دستم گرفتم و تلمبه زدم
ا.ت:عاحح اوه درد دارههه عاحیی...همزمان که تلمبه میزد با سینه هامم ور میرفت و نکشونو میکشید بالاخره دوتایی ارضاع شدیم و خوابیدیم.
p9
(اگر اسمات دوست ندارید این پارتو نخونین)
ا.ت:منم میرم تو اتاقم پس
جونگ کوک:باهش پشتمو میکنم
ا.ت:آفرین پسر خوب...دراز کشید و منم یکم بعد که مطمعن بودم خوابه رومو طرفش
ا.ت:خواب بود منمرفتم سمتش و از پشت بغلش کردم و خودمو بهش چسبوندم
جونگکوک: برگشتم سمتشو سرمو بردم تو گردنش
ا.ت:ت..ت خواب نبودی
جونگکوک:نه
ا.ت:گفتم پشتت بهم باشه
جونگکوک:ولی نگفتی نمیتونی برگردی...شروع کردم گردنشو کیس مارک گذاشتن و بوسه های خیس گذاشتن و ا.ت هم ناله های ریز میکرد
ا.ت:نگفتی احل اینکارایی عاحح
جونگکوک:دستمو بردم سمت سینش و نوکشو به بازی گرفتم
ا.ت:قرار نبود ازین کارا کنیم عاح من هنوز آماده نیستم عاححح
جونگکوک:مهم نیست صبر من تموم شده
ا.ت:عاحححح سینم درد میگیرهه
جونگکوک:قراره درد بدتر رو تحمل کنی
ا.ت:فاتحهمو خوندم از همینجا...اومد سمت لبام و وحشیانه میبوسید منم همراهیش کردم دستمو بردم زیر تیشترتش و درش آوردم دستشو دوباره دستشو برد سمت سینم و میمالیدش بعدش سرشو برد بین سینم و بوسه های خیس میزاشت و یکیشو عین بچه های نوزاد میخورد و اون یکی رو میمالید
ا.ت:عاححح بدو طولش نده سریعتر میخوامش عاحح
جونگکوک:به اونجاشم میرسیم نترس
ا.ت:هیچی زودتر بهتر...دستشو برد پایین و درحالی که سینمو میخورد شورتمو کشید پایین و یکی از انگشتاشو کردتوم...عاححح من مال خودتو میخوام عاحححح...شورتمو کامل از پام در آوردم و رو زانوهام نشستم شلوار و باکسر جونگکوک رو کشیدم پایین ث دیکشنری دور دستم حلقه کردم و بردم توی دهنم و سرمو عقب جلو میکردم...اومم این کی میره توی من
جونگکوک:صر کن صبرر
ا.ت:دیگه نمیتونم صر کنم که اینو توم حس کنم فکنم نزدیک شونزده سانت بشه...باکسرشو کامل درآوردم کوک بلندم کرد و منم دیکشو گرفتم و گفتم...سریع باش ولب من دفعه اولمه
جونگکوک:پس باکره ای خوبه اولین بار خودم پارش میکنم...درازش کردم روی تخت و نوک سینش رو گرفتم و باهاش بازی میکردم بعد آروم واردش کردم...اوو تنگی
ا.ت:عاححح عاححح بدو سریع عاححح عاححح عاح...یکم آروم حرکت میدادش ولی بعدش شروع کرد به تلمبه زدن...عاححح عاحح عاحح درد داره عاححح بیشترر عاحح
جونگکوک:از کشیدم بیرون ا.ت درازم کرد و دیکمو وارد دهنش کرد و میخوردش بعدش اومد نشت روس پاهام و دیکمو واردش کرد و بالا و پایین میرفت
ا.ت:اویی فاکک هم درد داره هم حال میده عاحح...وقتی بالا پایین میرفتم سینهام بالا پایین میرفت و جونگکوک بیشتر تحریک میشد
جونگکوک:بسه تو شلی بزار خودم وارد عمل شم...از پشت واردش کردم و سینهاش دستم گرفتم و تلمبه زدم
ا.ت:عاحح اوه درد دارههه عاحیی...همزمان که تلمبه میزد با سینه هامم ور میرفت و نکشونو میکشید بالاخره دوتایی ارضاع شدیم و خوابیدیم.
۴.۰k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.