سناریو درخواستی 🎀🤍
سناریو درخواستی 🎀🤍
pov : وقتی چند وقته ازش فاصله میگیری و وقتی گیرت میندازن میگی که دارم ازدواج میکنم
تام : ببخشید ؟ چرا ؟ ا.ت : متاسفم بخاطر خانوادمه منم خیلی دوست داشتم تام و دارم اما مثل اینکه مال من نیستی که 😙😙 تام : متاسفانه مال توام و همچنین تو مال من اجازه همچین کاری رو بهت نمیدم ✊🏻🖐🏻
دراکو : من که خواستگاریت نیومدم ؟ ا.ت : باتو ازدواج نمیکنم متاسفم دراکو : و چرا ؟
ا.ت : بخاطر خانوادم متاسفم .... دراکو : خانوادت که منم .. (خدایاااااا نکنن عوضی قلبم نمیکشههه)
انزو . ریگولوس : اره عزیزم منم ولدمورتم خوشبختم ا.ت : مسخره نمیکنم ا.ر : منم همینطور ! ا.ر : چرت نگو نمیزارم ا.ت : متاسفم بخاطر خانوادمه ا.ر : ای خِداااا بابا من دست گذاشتم رو یه دختری حالا اینجوری اه
(بچهام دلشون شکستت)
متیو . تئو : خدایا صبر منو میسنجی ؟ مگه من ایوبم ؟ شوخی نکن بابا این چرتو پرتا چیه ا.ت : میدونم ولی منم مجبورم م.ت : فقط من میتونم مجبورت کنم نه کس دیگه ای !
دوسش داشته باشید و لطفا لایک و کامنت یادتون نره ✨✨
pov : وقتی چند وقته ازش فاصله میگیری و وقتی گیرت میندازن میگی که دارم ازدواج میکنم
تام : ببخشید ؟ چرا ؟ ا.ت : متاسفم بخاطر خانوادمه منم خیلی دوست داشتم تام و دارم اما مثل اینکه مال من نیستی که 😙😙 تام : متاسفانه مال توام و همچنین تو مال من اجازه همچین کاری رو بهت نمیدم ✊🏻🖐🏻
دراکو : من که خواستگاریت نیومدم ؟ ا.ت : باتو ازدواج نمیکنم متاسفم دراکو : و چرا ؟
ا.ت : بخاطر خانوادم متاسفم .... دراکو : خانوادت که منم .. (خدایاااااا نکنن عوضی قلبم نمیکشههه)
انزو . ریگولوس : اره عزیزم منم ولدمورتم خوشبختم ا.ت : مسخره نمیکنم ا.ر : منم همینطور ! ا.ر : چرت نگو نمیزارم ا.ت : متاسفم بخاطر خانوادمه ا.ر : ای خِداااا بابا من دست گذاشتم رو یه دختری حالا اینجوری اه
(بچهام دلشون شکستت)
متیو . تئو : خدایا صبر منو میسنجی ؟ مگه من ایوبم ؟ شوخی نکن بابا این چرتو پرتا چیه ا.ت : میدونم ولی منم مجبورم م.ت : فقط من میتونم مجبورت کنم نه کس دیگه ای !
دوسش داشته باشید و لطفا لایک و کامنت یادتون نره ✨✨
۳۳۶
۲۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.