فقط مال من باش پارت ۷۲
رفتیم خونه من مست شده بودم و شل و بل اصلا نمیدونستم دارم چیکار میکنم جونگ کوکم گرفته بود نمیدونستم چی میگم جونگ کوکم انگار ناراحت شده بود خوابیدیم صبح بیدار شدم دیشب و یادم نمیومد یکم فشار آوردم فهمیدم دیشب چیا به جونگ کوک گفتم من:وایییی حالا چیکار کنم اینا چی بودی گفتی بهش دختره ی روانی دیدم بی دلیل اومد تو اتاق و دوباره رفت منم نگاه نکرد بگه صبح بخیر ههه خوب معلومه انتظار یه روز خوب و داشتی اول رفتم سمت دسشویی مسواکمو زدم منم ناراحت بودم بعد از اتاق اومد بیرون داشت مستقیم میرفت منم دست به کار شدم دوییدم تو بغلش دفتم تو فاز شید من:ببخشید عشقم ببخشید من دیشب مست بودم نمیدونم چی بهت گفتم ببخشید عشقم من خیلی دوست دارم خودتم که میدونی جونگ کوکم قهر نکن لطفا کوک:چرا گفتی دوستم نداری من:عشقم خودت که میدونی مست بودم الان واقعا پشیمونم تو رو خدا ببخشید دوست دارم به خدا تازه فهمیدم چی گفتم افتادم به گریه بعد برگشت سمت دوتا دستامو رو چشمم گذاشتم من:ببخشید کوک:یونا یونا خیله خوب بخشیدمت گریه نکن عشقم گفتم متنفرم از اینکه به خاطر من گریه میکنی من:بخشیدیم عشقم من دوست دارم خودت که میدونی که چقدر دوست دارم کوک:میدونم خیلیم میدونم منم دوست دارم اندازه یه دنیا دوست دارم اما وقتی اونجوری گفتی منم من:هیششش نه من مست بودم نمیدومستم چی میگم الکلش بالا بود نمیدونستم چرت و پرت میگم
۲۲.۰k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.